امروز چهارشنبه 07 آذر 1403 http://sell.cloob24.com
0

این پاورپوینت در مورد نقش استعاره های سازمانی و پارادیم های اجتماعی در مدیریت پیشرفته سازمانی در 150 اسلاید و شامل مقدمه،تعریف، نقش استعاره های سازمانی و پارادیم های اجتماعی در مدیریت پیشرفته سازمانی،مفهوم استعاره,نظریه و تئوری های سازمانی,استعاره و تئوری های سازمانی در مدیریت پیشرفته سازمانی, استعاره‌های سازمانی,محدودیتهای استعاره ها,پارادیمهای اجتماعی،استعاره سازمانی و...و منابع می باشد.

قسمتی از متن:

گرایشات مربوط به آموزه "روش گرایی" و کاربردی یا کارکردی کردن دانش تا قرن بیستم تداوم یافت و تقریباً به صورتی در آمد که تمامی و همه فهم ما از معنی نظریه را شکل بخشید

پیش از آن با وقوع انقلاب صنعتی برخی اندیشمندان به پدیده های درون سازمان توجه نشان داده بودند، مانند آدام اسمیت که یکی از نخستین کسانی بود که به تقسیم کار و نیاز به تخصص در صنعت توجه کرد. اما تأکید او بیشتر بر عوامل تولی، مانند زمین، کار، سرمایه و مدیریت اقتصادی بود که هیچکدام تأکید بر تحلیل سازمان و نظریه های سازمانی را نشان نمی دهد.

این روند، به ویژه از نیمه دوم قرن نوزدهم واز موقعی که شناخت علوم از بدنه عمومی فلسفه جدا شده و به شاخه جداگانه ای به نام معرفت شناسی که به طور مستقل تأسیس یافته، شتاب گرفته و مرزهای سنتی ارائه دانش انباشته شده در هر رشته ای، به صورت مجموعه ای از اصول، قضایا و قوانین مکشوفه آن رشته را، در نوردیده است. تنها موقعی یک رشته علمی به ویژه در علوم انسانی را واجد اعتبار معرفت شناختی می دانند که قادر به ارائه کل داده ها و دانش رشته خود در چهارچوب یک نظریه مادر، که همان نظریه عام و کلی است، باشد وضعیت فعلی نظریه های سازمانی به قدری بحرانی است‌که علاوه بر مشکل«جنگل نظریه ها» که در دهه60 قرن بیستم توسط هارولدکنتز اعلام شد، از نظر محتوا نیز هر کدام از نظریه ها مشکلات عدیدهای درمعانی، مفاهیم کلیدی، گزاره تفاسیر و غیره خواهند داشت. تضادها و مغایرتها و پراکندگیها در شکل نظریه های سازمانی، و علایم «بحران هویتی» در محتوای آنها وجود دارد که نظریه های سازمانی به ویژه از دهه 90 قرن نوزدهم میلادی به آن مبتلا شده اند. در نتیجه، برای روشن کردن، تجزیه و تحلیل و چگونگی رویارویی با چنان بحران نظری، نگاهی اجمالی به مبانی فکری و فلسفی راهگشا خواهد بود.

بنابه اشارات بالادر رابطه عوامل تأثیرگذار بر ذهنیت نظریه پرداز جا دارد به تعریف معرفت علمی از دید مولکی بپردازیم، وی اظهار می دارد که معرفت علمی ضرورتاً روایتی از جهان مادی عرضه می دارد که به میانجیگری منابع فرهنگی موجود قابل دستیابی است و این منابع به هیچ وجه قطعی و مسلم نیستند.

ارکان اثبات گرایی

هستی شناسی: در این هستی شناسی فرض می شود که یک واقعیت قابل درک وجود دارد که از طریق سازوکارها و قوانین طبیعی تغییر ناپذیر، قابل درک است.

شناخت شناسی: دوگانه گرایی و عینیت گرایی. چنین فرض می شودکه پژوهشگر و "پدیده مورد بررسی" وی دو مقوله مجزا از هم هستند وپژوهشگر می تواند بدون این که بر پدیده ی مورد بررسی تاثیر بگذارد یا از آن تأثیر بپذیرد آن را مورد مطالعه قرار دهد؛ تا زمانی که محقق دقیقاً فرآیند علمی پژوهش را دنبال کند ارزش ها و تعصبات پژوهشگر بر مطالعه ی پدیده تأثیر نخواهند گذاشت.

ارکان فرا اثبات گرایی

هستی شناسی: رئالیسم انتقادی هستی شناسی پارادایم فرا اثبات گرایی معتقد است که واقعیت وجود دارد اما به علت ناقص بودن سازوکارهای ذهنی انسان و ماهیت تعاملی پدیده ها با یکدیگر واقعیت به صورت ناقص درک می شود روش شناسی: تجربه گرایی و دستکاری اصلاح شده. تأکید بر تکثر انتقادی (گونه اصلاح شده ای از تکثر گرایی) به عنوان شیوه یا را ابطالپذیری (نه تأیید پذیری) فرضیه ها متمرکز است شناخت شناسی: ذهنیت گرایی وتعاملی. فرض می شود که پژوهشگر و پدیده مورد بررسی به طور تعاملی با هم پیوند دارند وارزشهای پژوهشگر و سایرین بر پدیده مورد بررسی تأثیر می گذارد.

روش شناسی:

گفتگو وبحث دیالکتیکی ماهیت تعاملی پژوهش مستلزم گفتمان بین پژوهشگر و آزمودنی های پژوهش است؛ گفتگو باید ماهیتاً دیالکتیکی باشد تا سوء برداشت ها و غفلت ها به نوعی آگاهی تبدیل شود و پی برده شود که چگونه ساختار ممکن است تغییر داده شود و کنش های لازم برای تأثیرگذاری بر تغییر درک شود.

شناخت شناسی: ذهنی گرایی و تعاملی بودن پژوهشگر و پدیده مورد بررسی چنان بهم پیوند خورده اند که بی تردید یافته های پژوهش ماحصل این پیوند است یعنی از طریق این پیوند خلق می شوند. بنابراین تمایز متعارف بین هستی شناسی و شناخت شناسی رد مورد تئوری انتقادی اجتناب ناپذیر می شود. روش شناسی: هرمونتیکی و دیالکتیکی. ماهیت متغیر و شخصی سازه های اجتماعی، دلالت برآن دارد که سازه های فردی می تواند فقط از طریق تعامل بین ومیان پژوهشگر و پاسخ دهندگان ظهور یافته و پالایش شود

رابطه نظریه و عمل

نظریه ها برای مدیران روش تفکری منسجم در مورد رویدادها فراهم می سازند.مدیریت به عنوان هنر وعلم کاربرد دانش در مشکلات اداری وسازمانی، نیاز مند استفاده از نظریه های مناسب برای درک عمیق تر مشکلات روزمره مدیریت وسازمان به منظور ارائه را ه حلهای علمی برای رفع آنها ست. مدیر با توسل به نظریه های مناسب می تواند ریشه مشکلات راشناسایی وفرضیه هایی را برای عملی پیشنهاد کند.

نظریه به عنوان فرایندی روشمند می تواند تحلیل موفقیتها و شکستهای برنامه‌های مختلف را ارائه کرده ومدیر را از روش «آزمون وخطا» باز دارد.مدیر برای توجیه نوع ومیزان مداخلات خود در فعالیتهای مختلف مدیریتی وسازمانی نیازمند، استفاده از نظریه به عنوان یک ساخت نمادین است.

به کار بستن نظریه‌ها توسط مدیران موجب توسعه مدل‌های ذهنی می‌شود که این فرایند خود موجب افزایش اثر بخشی مداخلات مدیر در امور مختلف و نیز فهم و درک مناسب رفتارهای مختلف و علل آن می‌شود.استفاده از نظریه‌ها موجب ایجاد یک تصویر بزرگ می‌شود که تبیین کننده و نشان دهنده مسائل، ابعاد و مشکلات مدیریتی و سازمانی در قالب جامع آن برای مدیران است.

امروزه مدیریت یکی از حوزه‌های در حال پیشرفتی است که به طرز فزاینده‌ای متکی به رشد بنیادهای تئوریک است. تحقیقات نظریه‌مدار می‌تواند اساس و تکیه گاه موثری برای پیشرفت و بهبود «عمل مدیریتی» فراهم سازد، بنابراین برای پیشرفت در عمل مدیریت، نیازمند توسعه نظریه و کاربرد مناسب آن هستیم.

زمانی می‌توان شاهد حرفه‌ای شدن مدیر در عمل و فعالیت حرفه‌ای اش بود که تحقیقات علمی و بنیانهای نظری از این جریان حرفه‌ای شدن حمایت کنند

وجود نظریه ‌های عملی در کنار نظریه ‌های شخصی و ضمنی مدیران می‌تواند باعث افزایش کارایی مدیران درمهارتهای مختلف فنی،انسانی و ادراکی شود. نظریه با ایجاد یک سیستم توصیفی موجب ارتباط اطلاعات مختلف و پراکنده


خرید و دانلود - 13,200 تومان