امروز یکشنبه 23 اردیبهشت 1403 http://sell.cloob24.com
0

بررسی شیوه ها و گرایش های معماری در تهران

مقدمه ای بر شیوه های و گرایش های معماری در تهران

الف: دوره قاجار

1- معماری سنتی حاشیه کویر

2- شیوه معماری اواخر قاجار (از اواسط دوره قاجار به بعد)

3- معماری التقاطی اروپا (از اواسط دروه قاجار به بعد)

ب: دوره پهلوی اول

1- ادامه سبک های اواخر قاجار و معماری نئوکلاسیک غرب

2- معماری اوایل مدرن «هنرنو»

3- معماری سبک ملی

مقدمه ای بر شیوه های و گرایش های معماری در تهران

الف: دوره قاجار

1- معماری سنتی حاشیه کویر

2- شیوه معماری اواخر قاجار (از اواسط دوره قاجار به بعد)

3- معماری التقاطی اروپا (از اواسط دروه قاجار به بعد)

ب: دوره پهلوی اول

1- ادامه سبک های اواخر قاجار و معماری نئوکلاسیک غرب

2- معماری اوایل مدرن «هنرنو»

3- معماری سبک ملی

4- معماری مدرن

ج: دوره پهلوی دوم

1- ادامه معماری مدرن (دهه 20 و 30)

2- معماری سبک بین المللی (دهه 40 و 50 در ادامه معماری مدرن)

3- معماری مرحله تحول (از آغاز دهه 50 تا زمان انقلاب)

4- معماری التقاطی غرب (شیوه نئوکلاسیک)

د: دوره بعد از انقلاب

1- معماری سنتی

2- معماری مرحله تحول (ادامه دوره قبل)

3- معماری پست مدرن غربی

4- معماری التقاطی غرب (شیوه نئوکلاسیک)

مقدمه ای بر شیوه ها و گرایش های معماران در تهران

توسعه و تحول شهر تهران به اوایل پایتختی آن در دوره قاجار باز می گردند. همچنین معماری بناهای تهران نیز به موازات گسترش و توسعه این شهر تحول یافته است. دسته بندی این اشکال خاص و متفاوت تحت عنوان شیوه ها و گرایشات معماری و شناخت اجمالی ویژگی و خصوصیات هر کدام از آنها موضوع این مقاله می باشد.

حدوداً تا اواسط دوره قاجار، معماری شهر تهران عمدتاً معماری سنتی رایج این مرز و بوم بود، که هنوز نظایر آن در بسیاری از شهرهای حاشیه کویر خودمان وجود دارد، هنوز در ارتباط با معماری  غرب قرار نگرفته، و ریشه های سنتی و بومی خود را داشت. این معماری در ارتباط با اصول معماری سنتی، ویژگی های اقلیمی، شرایط جغرافیایی و در قالب ساختارهای یک شهر سنتی شکل گرفته بود.

عمده ترین ویژگی این       درون گرایی آن بود. تظاهر اصلی بناها به سمت درون بوده، داشتند. حتی نور مورد نیاز از آنها نیز از طریق حیاط های داخلی تأمین می گردید. این م عماری که در ارتباط با مجموعه شرایط یک شهر سنتی به مطلوب ترین و زیبا ترین اشکال دست یافته بود، با تغییر شکل این ساختار سنتی دستخوش تحول بسیار می گردد. تغییر شکل ساختار سنتی شهر نیز معمول تحولاتی است که از دوران قاجار در جامعه ایران روی می داد.

  آغاز تحولات در جامعه ایران از اواسط دوران قاجار و هم زمان با ایجاد ارتباطات وسیع تر با جوامع اروپایی می باشد، معماری تهران نیز از همان زمان تأثیر از مسائل ناشی از تحولات، از سبک ها و شیوه های معماری و شهرسازی غربی تأثیر فراوان می یابد.

عوامل ذیل که ارتباط بیشتری با بحث ما دارند، در شروع تحولات معماری آن زمان تهران تأثیر بسزایی داشته اند:

معرفی اشکال جدیدی از سازمان های اداری خدماتی طبق الگوهای غربی.

معرفی انواع سبک های معماری متداول آن زمان اروپا از طریق معماران اروپایی به هنگام طراحی و ساخت بناهای دولتی در تهران.

معرفی شیوه شهرسازی در توسعه اولیه تهران قدیم.

انواع شیوه های معماری  که در آن زمان رایج شدند به شرح ذیل می باشند:

معماری التقاطی اروپا

  از شیوه های رایج در آن دوران که توسط اروپائیان وارد شد، معماری التقاطی قرن 19 اروپا است که عمدتاً با همان سبک و سیاق نیز در طراحی برخی از بناهای تهران به کار رفته است در این شیوه تلفیقی از سبک های گذشته اروپا و یا از سبک خاصی بر اساس عملکرد و یا موقعیت قرار گیری بنا استفاده می کردند. ساختمان قدیم تلگرافخانه در حاشیه میدان توپخانه، ساختمان برخی سفارتخانه ها، همچنین بناهای اطراف میدان میدان حسن آباد نظایریز از  این شیوه هستند.

شیوه معماری اواخر قاجار

شاخه ای از معماری این دوره را که در آن تلفیقی از معماری سنتی ایران با معماری التقاطی اروپا به عمل آمده است، شیوه معماری اواخر قاجار می نامند. با ترکیب این دو شیوه تغییر ماهوی در ساختار فضایی و ارتباطی ساختمان های جدید در مقایسه با ابنیه سنتی به وجود آمد. تغییر در پلان ساختمان، تلفیق عناصر و اشکال معماری غرب با معماری سنتی استفاده از تکنیکها و مصالح ساختمانی مناسب تر و بکارگیری شیروانی برای پوشش بام ها که قبلاً توسط معماران اروپایی در ساختمان های با سبک التقاطی معرفی شده بودند و ویژگی های عمده ساختمان های این شیوه هستند.

   برخی ساختمانهای واقع در خیابان ناصر خسرو منجمله بنای سردر شمس المعاره، ساختمان قدیم شهرداری در ضلع شمالی توپخانه، و بسیاری از ساختمانهای واقع در محدوده های مجاور ارگ قدیم تهران با این شیوه بنا شده اند. همچنین بسیاری از ساختمانهای کلاه فرنگی، و یا ویلاها و کاخ های ساخته شده در شمیران و در اطراف تهران در طی آن دوران همگی تلفیقی از شیوه های معماری التقاطی اروپایی و معماری سنتی ایران بودند.

  با شروع دوره رضا شاه کل ساختار سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کشور متحول می گردد. تشکیلات اداری بسط یافته و ارائه خدمات اجتماعی با الگوی اروپایی آغاز می شود. توسعه های شهری تهران در مقیاس وسیع تری با الگوی شهرسازی غرب شکل می گیرد. و ورود اتومبیل، تأثیر بسزائی در شکل توسعه شهر می گذارد. مجموعه این عوامل امکان فعالیت بسیاری از شرکت ها و مهندسان خارجی را در توسعه های جدید شهرهای ایران و در احداث ساختمان های جدید اداری و آموزشی و …. در سراسر کشور و منجمله در تهران فراهم می نماید که مهندسان اروپایی، روسی و معدودی معماران و مهندسان ایرانی در این گروه هستند. در همین دوران است که دانشجویان ایرانی تحصیل کرده خارج نیز که به وطن بازگشته اند به فعالیت های ساختمان سازی می پردازند.

  در دوره رضا شاه، علاوه بر ادامه شیوه معماری اواخر قاجار و معماری التقاطی اروپا «جنبش هنر نو»، «شیوه معماری اوایل مدرن» و در ادامه آن (در اواخر همین دوره) «معماری مدرن» نیز نضج پیدا نمود. همچنین در این دوره فعالیت زیادی در ارتباط با ایجاد یک «سبک ملی» که بازگو کننده تاریخ و فرهنگ کهن این سرزمین باشد به عمل آمد.

جنبش هنر نو و شیوه معماری اوایل مدرن

   بسیاری از مهندسان خارجی و یا دانشجویان ایرانی که در ابتدای قرن حاضر میلادی در اروپا به تحصیل پرداخته  یا در این حرفه فعال بودند، با آشنایی و تسلط کامل  نسبت به «جنبش هنر نو» و «جنبش مدرنیسم» که در آن دوران متداول و یا در دست شکل گیری بود به ایران بازگشته و به فعالیت می پردازد. جنبش هنر نو در درون خود گرایش های متفاوتی را به وجود آورد که تأثیر هر کدام در معماری ساختمان های تهران قابل مشاهده است. بخش عمده ای از معماری شهر تهران در چهار دهه اول این قرن متأثیر از این جنبش و گرایش های متنوع آن بوده است.

«شیوه معماری اوایل مدرن» یکی از گرایش های عمده ای است که در بسیاری از ساختمانهای آن دوره تهران قابل مشاهده است. اصول منطق گرایی (Rationalism) در این شیوه از اهمیت برخوردار بوده و در ادامه همین شیوه اصول معماری مدرن نیز تدوین می شود مجموعه این کارها تا حدی نیز با تلفیق شرایط اقلیمی، فرهنگی و …. ویژگی و هویت خاصی به خود گرفته است.

  وارطان هوانسیان، گابریل گورکیان از معمارانی هستند که در رأس و همراه با آنان بسیاری از معماران دیگر با شیوه های معماری اوایل مدرن و سپس معماری مدرن در تهران به فعالیت پرداخته اند که هنوز هم مجموعه این ساختمان ها در میان بافت مرکزی شهر تهران واقع در خیابانهای لاله زار، جمهوری انقلاب، سعدی و …. از فضاهای شهری، نماهای خیابانی بسیار زیبایی برخوردار هستند.

   گرایش دوم را که در نقطه مقابل گرایش اول یعنی شیوه معماری اوایل مدرن قرار دارد امروز بیشتر به همان نام «هنر نو» می شناسند. آزادی  عمل و تأثیر عمده خلاقیت های ذهنی و فردی معماران در این گرایش که از طیف وسیعی برخوردار است. به حدی است که پوزنر آن را شیوه «ضد منطق گرایی» (Anti- Rationalism) نامیده است. استفاده آزاد از فرم ها و احجام، بکارگیری تزئینات و متیف های موارد دیگر از خلاقیتهای ذهنی و فردی معماران نشأت می گیرد، از جمله تأثیرهایی هستند که شیوه هنر نو بر برخی از ساختمانهای آن دوره تهران گذاشته است.

   علاوه بر تأثیر گرایش های مذکور بر معماری ساختمان ه ای تهران، شاید تأثیر گرایشی دیگر که از کشور فرانسه به ارمغان آمده هستیم. جنبش هنر نو در فرانسه به علت قدرت و اعتبار «آکادمی» در شکلی خاص تجلی می یابد. در این گرایش ضمن رعایت برخی از اصول سبک نئوکلاسیک نظیر تقارن، رعایت سلسله مراتب فضایی استفاده از عناصر و قوانین ترکیب سبک مذکور از تکنولولژی مدرن ساختمانی نیز استفاده شده، لیکن از تزئینات و پرداختن به جزئیات که در سبک نئوکلاسیک وجود داشت خودداری شده است. این ساختمانها ضمن حفظ ویژگی سبک نئوکلاسیک نظیر تاریخ گرایی و یادمان گرایی به طرز شگفت آوری ساده و بی پیرایه شده اند. در کشور آلمان عوامل دیگری باعث ایجاد همین روند لیکن با نتایجی نسبتاً متفاوت گردید. به هر حال در دوره رضا شاه ساختمانهای دولتی و آموزشی زیادی تحت تأثیر گرایش های مذکور در تهران احداث شده است.

  ساختمان زیبای دانشکده حقوق اثر مرحوم مهندس فروغی، و ساختمان زیبای دانشکده پزشکی اثر مرحوم ماکسیم سیرو از جمله نمونه هایی هستند که تحت تأثیر معماری نئوکلاسیک فرانسه به وجود آمدند. هنچنین به دلیل ارتباط نزدیک ایران باکشور آلمان در دوره رضا شاه، فعالیت گروههای منهدسی آلمان در ایران، و بازگشت فارغ التحصیلان ایرانی از آلمان،تعدادی از ساختمان های دولتی تحت تأثیر معماری نئوکلاسیک این کشور و با خصوصیاتی که قبلاً ذکر شد به وجود آمدند. ساختمان های راه آهن از بناهای شاخص معماری آلمان در ایران است.

معماری سبک ملی

در دوره رضا شاه دستیابی به شیوه ای از معماری که معرف فرهنگ و تاریخ که این مرز و بوم بوده  از هویتی ویژه برخوردار باشد، اهمیت بسیاری یافت. بر این اساس دو عامل در ایجاد  این معماری از اهمیت فراوانی برخوردار گشت. اول رجوع به معماری قبل از دوران اسلامی ایران و دوم استفاده از تکنولوژی مدرن غربی.

  در این باره گرایش های بسیار متفاوتی به وجود آمد، و ساختمان های مختلفی بر اساس  آن گرایش ها مطرح و اجرا شدند. عمارت شهربانی طرح مرحوم قلیج باغلیان و ساختمان شرکت فرش از معماری دوران هخامنشی و بخصوص تخت جمشید الهام گرفته و بسیاری از عناصر معماری آن دوره در این ساختمان ها قابل ملاحظه است. ساختمان موزه ایران باستان اثر آندره گدار معمار معروف فرانسوی با الهام از طلاق کسرا که از بناهای معروف دوره ساسانی است، طراحی شده است. عکس العمل های و انتقادهایی که نسبت به استفاده مستقیم از سبک و عناصر معماری دوران قبل از اسلام به عمل آمد، و از سوی دیگر تأثیر شیوه معماری پالایش یافته را در چهارچوب معماری سبک ملی به ارمغان آورد. عمارت وزارتخانه خارجه نمونه بسیار متعالی این گرایش است که در ضمن حفظ سادگی،  استفاده از فرم کعبه زرتشت به صورتی کاملاً پالایش یافته در آن قابل مشاهده است. ساختمان زیبای دیگر که در همین دوره احداث شده است باشگاه افسران است که توسط گابریل گورکیان طراحی شده و ارطان هوانسیان نظارت بر ساخت بنا را به عهده داشته است.

جنبش معماری مدرن

  از اواخر دوره رضا شاه و در ادامه شیوه معماری اوایل مدرن جنبش مدنیسم در تهران رواج یافت. در غرب جنبش مدنیزم در بین دو جنگ جهانی اشاعه یافت. این جنبش عملاً تفوق گرایشی و عملکرد گرایی در آن از اهمیت بسیاری برخوردار می باشند. تاریخ گرایی در معماری و هر آنچه با آن مرتبط بود به کنار گذاشته شده و استفاده از مصالح جدید بخصوص سیمان و بتن استفاده از اسکلات بتن آرمه، رعایت اصول بهداشتی نظیر برخورداری ساختمان از تهویه و نور مناسب افزایش سطح شیشه در بنا، استفاده از  احجام اصلی هندسی، حذف تزئینات، بکارگیری اصول جدید زیباشناسی که در نقاشی و هنرهای تجسمی اشاعه یافته بود، تزئینات


خرید و دانلود - 61,600 تومان
0

توضیحات:

تحقیق پیرامون یک شاخصه شرایط صحت و ایمنی پلها در 43 سفحه در قالب Word .

فهرست مطالب

عنوان صفحه

1- مقدمه

2- هدف و گستره نظر سنجی

3- سیستم های بازرسی و مجموعه قوانین

- موارد عمومی..

استانداردهای بازرسی یا دستنامه ها.

3منظور و گستره بازرسی

4تناوب و دفعات بازرسی

5شیوه بازرسی..

6بازرس..

7مدیریت اطلاعات بازرسی...

8امکانات بازرسی

4- تکنیک های بازرسی

- شرایط حاضر و گرایش ها..

-4- تکنیک های بازرسی برای اجزای فولادی.

تکنیک های بازرسی برای اجزای بتونی

3--تکنیک های بازرسی برای پایه های پل، نیم پایه ها یا پایه های جناحی و

فونداسیون ها..

4-- تکنیک های بازرسی برای تجهیزات فرعی...

- مثالهایی از تکنولوژی بازرسی در حال توسعه...

-4- کاربردهای GPR برای ارزیابیهای سطح پل (فنلاند)

4-آزمایش غیرمخرب پلهای بتونی از طریق سیستمScorpion (فرانسه)...

3-- سیستم بازرسی خودکار برش RC (ژاپن)

4-- اندازه گیریهای سطح پل با استفاده از رادار محرک (سوئد).

5-- اندازه گیری بالقوه (سوئیس)

3-4- موضوعاتی در آینده..

5- مثالی از تکنیک های تشخیص در مدیریت پل

- تصویر و نقش کیفی ساختارها (فرانسه).

- معیاری برای مدیریت پلهای راه (ایتالیا)..

3-5- تخمین زوائد پلهای راه (ژاپن)

4-5- تنگناها و موانع موقتی پلهای PC، Pst-Tensioned.

5-5- دستورالعمل هایی به منظور ایجاد حالت فنی پل (رومانی)

6- خلاصه و توصیه ها

7- فهرست نگاری

8- ضمیمه

بخشی از متن:

1- مقدمه

در بیستمین جلسه کمیته پیرامون پلهای راه که در فوریه 1992 برگزار شد، یک نظرسنجی در رابطه با، مدیریت پل- پیرامون شافعه ای از شرایط صحت و ایمنی پلهای در حال انجام وظیفه پیشنهاد شد.

سرانجام تصمیم گرفته شد که این نظرسنجی، در جلسه کمیته اجرایی که در 27 ماه مه همان سال در بروکسل برگزار شد، انجام بگیرد.

این نظرنسجی، به منظور روشن نمودن وضعیت و گرایش های فعلی مدیریت پلهای در حال انجام وظیفه از طریق جمع آوری دانش و اطلاعات در رابطه با مدیریت پل در کشورهای مختلف، انجام گرفت. نتایج این نظرسنجی، بعدها می تواند در ارتقای تکنیکهای بازرسی و تشخیص، مورد استفادهق رار بگیرند.

پرسشنامه های نظرسنجیدر میان کشورهای مختلفی توزیع شد و بطور کلی هلند، کشور به این پرسشنامه‌ها، پاسخ دادند (به جدول نگاه کنید) این نظرسنجی براساس اطلاعات جمع آوری شده تکمیل شد. این گزارش، نتایج نظرسنجی و اطلاعات کسب شده را ارائه می نماید و پیشنهادی در راستا و موضوعات مدیریت پل در آینده، مطرح می نماید.

جدول : کشورها و سازمانها

و...


خرید و دانلود - 27,500 تومان
0

توضیحلت:

تحقیق در مورد معماری پُلها در شهرهای مختلف در 132 صفحه در قالب Word .

بخشی از متن:

در در ارتباط با شهرهائی که با رودخانه همراه بوده اند و نقش رودخانه عامل مهمی در حیات آنها داشته است پل مطرح می شود.اصفهان شهری در کنار رودخانه ی زاینده رود به همراه موقعیت خاص خویش در منطقه پر عبور از قدیم تا کنون در ارتباط با رودخانه نقش مهمی را در جهت سازه های مختلط با پل داشته است.
یهودیه و جی دو شهر در منطقه اصفهان امروزی به وسیله پل شهرستان به بخش جنوبی رودخانه زاینده رود مرتبط می شوند.
پل شهرستان دارای چندین اهمیت در منطقه به حساب می آید در درجه اول تنها راه ارتباطی با بخش جنوبی رودخانه و در درجه بعدی به عنوان مرکز کنترل در جهت ورود و خروج اجناس باجگیری شناسائی افرادی که به منطقه وارد و خارج می شود.
گفته می شود که پلی نیز در قبل از صفویه در منطقه اصفهان ساخته می شود و این پل در جای فعلی پل خواجو قرار داشته است و با طرح اندازی جدید توسط شاه عباس برای شهر اصفهان در جهت تقویت شبکه ارتباطی خویش که بر مبنای چهار باغ قرار داشته این پل مسدود می گردد که بعدها پل خواجو طراحی می شود.
البته بایستی توجه داشت که هنوز پل خواجو در این زمان طرح نبود و پل عباس آباد پلی که در این قسمت قرار داشته مورد توجه بوده است.
بستن پل خواجو به عنوان راه ارتباطی در جهت برگردان شبکه اقتصادی از جهت شرق به غرب بوده است وبعدا” که قدرت حکومتی صفوی در اصفهان پای محکم می کند شاه عباس با ساختن پل خواجو در این مکان شبکه سازی کالبدی اصفهان را کامل می سازد.
عاملی دیگری نیز در ساختن پلها در این شهر مورد توجه بوده و آن بنای این پلها به صورتی متفاوت از دیگر پلها در کشور. این عمل به صورت خاصی جامع عمل به خود پوشانیده است.
الف نمای پلها شباهت به کاروانسرا در دوران صفویه دارد و مخصوصا” با توجه به قسمت شاه نشین پل و بر جهان ابتدا و انتهای این شباهت بیشتر می گردد.البته این شباهت را شاید بایستی در جهت ارتباطات بین شهری مطرح می گردد و پل همین موقعیت را در دو قسمت رودخانه ایفا می کند.
ب حجم پلها شبیه به حجم پلهای اروپایی قرون رنسانس است(فلورانس ونیز) که در ارتباط با مردم ساخته می شوند فرم غرفه هائی به عنوان فروش تفریح چایخانه ها و غیره که پلهای دوران صفویه نیز شاید در این جهت تقلید شده باشند ولی به علت موقعیت سوق الجیشی که پیدا می کند شاه عباس را از این تفکر منصرف می سازد.
این دو عامل (الف و ب) با منظر شهری ارتباط خاص بر قرار می سازند مجموعه بیشه ها رودخانه و بالاخره عمارتی میان آب حتی در این مسئله کاربدان جای می رسد و مسئله ارتباطی پل در مرحله دوم قرار می گیرد. دو پل الله وردیخان و خواجو از نظر فنی ساختمان نیز در حدی مطرح می شوند که صرف نظر از عامل عبوری به عنوان پل مطرح کننده مسئله تقسیم آب تفریح و بالاخره داد و ستد مردم قرار می گیرند.بخش تقسیم آب پل خواجو شاید با جرا‍‏‎‏‏ٌت بتوان به عنوان یک شاهکار فنی ساختمانی مطرح ساخت که امروزه با پیچیدگی فراوانی در کیلومتری به چند دورتر صورت می گیرد. عامل تقسیم آب به همراه مادیها(جویهای تقسیم به اراضی آب) در سطح منطقه جز طرحهای مهندسی و طرح انداز صفوی شیخ بهائی دانست در جمع سازه های کالبدی شهر اصفهان به خوبی قدرت حکومتی مشاهده می گردد که این قدرت با سیاست خاص برنامه ریزی شهری و با شناخت بر عوامل اقتصادی مردم که همه چیز را تابع خویش می کند چگونه قدمت و استحکام خویش را در جامعه ای پایدار ساخته و حتی بعد از انقراض قدرت حکومتی به عنوان استثنا ٌ در تاریخ این شهر با تمام آن خصوصیات با جزئی تغییرات قدرتهای حکومتی دیگر باقی و بر جا می ماند.
مراحل اهمیت رودخانه به همراه پلهایش به صورت زیر می توان عنوان کرد:
الف یهودیه قلعه تبرک جی به همراه پل شهرستان پل مارنان.
ب مسجد جامع میدان کهنه، قلعه تبرک پل شهرستان،پل مارنان.
ج مسجد جامع میدان نقش جهان، چهار باغ، پل الله وردیخان.
د مسجد جامع میدان نقش جهان،چهارباغ. پل الله وردیخان،پل مارنان، پل خواجو.
چهار باغ برای شاه عباس در طرح جدید شهری که عنوان می کرد اهمیت زیادی داشت و در این جهت بود که می خواست اولاٌ قدمت و کشش شاهرگ اقتصادی بازار را از طرف شرق به غرب برگردانیده شود. دوما” با تضعیف این عامل اقتصادی عامل بعدی یعنی پل شهرستان ضعیف می شد و در نتیجه دیگر آن کنترل هائی که گذشت مفهومی برای آن پل پیدا نمی کرد و پل الله وردیخان در انتهای چهار باغ اهمیت می یافت. در جهت تقویت پل الله وردیخان شاه عباس حتی به ایجاد منطقه ای ارمنی نشین در زیر رودخانه زاینده رود در بخش جنوبی غربی می کند و عبور و مرور ارامنه از پل الله وردیخان باعثی بر رونق این پل و شبکه چهارباغ می گردد.اساس شبکه بندی سازه اصفهان صفوی بر روی بازار از مسجد جامع میدان نقش جهان خیابان چهارباغ و رودخانه زاینده رود قرار دارد.پل خواجو اهمیت خاصی در این زمان داشته و با ساختن قصری خصوصی در ابتدای آن (قصر میرزا علیخان) در واقع عبور و مرور از روی این پل بسته می شود.
طرح جامع شهر صفوی اصفهان با در نظر گرفتن عامل آب بعنوان عصاره حیات جامع مطرح شده و با توجه به این تمام فرمهای شهری انجام می گیرند.
طراحی براثر مادیها طراحی که منشع از سرچشمه اصلی بوم یعنی زاینده رود می گردد. طراحی بر اساس خیابانهای جدید مانند چهارباغ و چهارباغ صدر که مجددا” براساس عامل اقتصادی که بعد ازعامل کشاورزی مرحله قبل بعنوان تجارت زندگی روزمره به همراه بازا رو عبور از پلهائی که از رودخانه ی زاینده رود می گذرند و بالاخره خود رود خانه ای زاینده رود با انجام تقسیمات حیاتی آب در کننده هائی چون پل خواجو و تفریگاههای چون پل الله وردیخان مطرح می شود.
موقعیت امروزی سازه کالبدی شهر اصفهان چیست؟ چندین پل مجموعهای مختلف و اهمیتها... پلهای امروز بر روی زاینده رود که نقشی در حیات اصفهان بازی می کنند عبارتند از:
الف پل خواجو
ب پل الله وردیخان
ج پل آذر
د پل فلزی
ه پل وحید
و پل بزرگمهر
پلهای آذر، فلزی، وحید با توجه به ابعادشان بایستی جوابگوئی مهمی در حیات اصفهان داشته باشند بخصوص با ممنوعیت کامیون و اتوبوس از پلهای خواجو و الله وردیخان اما می بینیم که چه بی حساب این سه پل اخیر برروی زاینده رود زده شده اند و شاید فقط در مرحله ای پل وحید بتواند جوابگوی صحیح نیاز به شهر بشود.
پل الله رودیخان درست در محور مقابل چهارباغ مرکز حیاتی شهر صفوی اصفهان مطرح می شود و از طرف دیگر پل خواجو نیز در همین موقعیت را با چهار باغ صدر بازی می کند در صورتیکه پل آذر مطلقا” درچنین وضعی قرار ندارد و پل فلزی تقریبا به علت کور بودن یکطرفه بودن خیابان منتظری در مقابل خیابان حکیم نظامی عملکرد صحیح خود را ندارد و تنها شاید منهای پل وحید با تکمیل شبکه اتوبان کمربندی اصفهان در جهت ارتباط با خیابانهای خیام و وحید و شریان ارتباطی بین شمال و جنوب کشور از طریق جاده تهران و جاده شیراز و ذوب آهن و شهر کرد مفهومی واقع به خود گیرد.
درجمع مطالب گذشته دقیق به مهم بودن پلهای الله وردیخان و خواجو از نظر مردم و ارتباطات شهری پی می بریم و این بدان معنی است که امروز نیزبا اینکه سه پل جدید بر روی رودخانه شهر موجود هستند ولی این دو پل نه ازرونق افتاده اند و نه خود را باخته دارند.
تاریخچه پل خواجو:
پل خواجو چهارمین پل قدیمی است که از طرف مغرب برروی رودخانه زاینده رود قراردارد.هنگامیکه سیصد ذرع از پل چوبی بطرف پایین برویم به پل خواجو می رسیم که آن را پل بابارکن الدین، پل شیرازی، پل گهرستان، پل حسن بیک، پل تیموری و پل خواجو می گویند و درباره ساختمان و وجه تسمیه آن اقوال و روایات بسیاری نقل می کنند.از جمله این پل را خواجو که محله به این اسم را با جاده شیراز ربط می دهد ا زاین راه است که کاروانهای به هنگام خروج و دخول عبور می نمایند.
این پل که در سر راه قدیم اصفهان به شیراز ساخته شده بود.بنام پل حسن آباد و پل بابارکن الدین نیز خوانده می شود. احتمال داده اند که شالوده آن در زمان حسن بیک ترکمان یا حسن پاشا نامی از امرای تیموری گذاشته شده باشد. بهر حال قبل از صفویه در محل این پل، پلی وجود داشته است که واسطه ارتباط شهر اصفهان با قبرستان مشهور و قدیمی تخت فولاد بوده است. و چون درآن زمان مشهورترین مزارات تخت فولاد و بقعه بابا رکن الدین بیضاوی انصاری بوده است آن پل بنام بابارکن الدین نیز نامیده شده. در دوره پادشاهی شاه عباس، محل پل حسن آباد یا بابارکن الدین را یقینا” پل ساده ای بوده و به علت موقع بسیار خوب آن در بستر شهری زاینده رود برای ایجاد پل با شکوه شاهی انتخاب کرده اند و پس از برچیدن آن پل شالوده و اساس پل شاهی را که امروز به پل خواجو بیشتر شهرت دارد ریخته اند. درباره انتخاب محل پل خواجو تا ورینه تاج و سیاح فرانسوی می نویسد شاه عباس از دو نظر محل مزبور را برای ساختن پل انتخاب کرد.یکی آنکه در این نقطه رود خانه عمیق و پر آب شده منظره زیبایی پیدا می کند دیگر آنکه راه گبرها که در پشت عمارت سعادت آباد اقامت دارند نزدیم شده از روی این پل جدید به شهر عبورو مرور نمایند.
پایه های پل از سنگ ساخته شد و طرف راست آن (مقابل جریان رود خانه) مثل جلوی کشتی تیز و نوک دار است که از فشار آب جلوگیری می کند. سمت چپ دارای پله های سنگی عریض و مرتفعی است که تا کف رودخانه اتصال دارد. در مواقع کم آبی همان سکو ها نشیمن تما شا چیان می باشد که از منظره زیبای رود و بیشه های سبز و خرم اطراف استفاده می کنند.
امتیاز پل خواجو برسایر پل های زاینده رود آن است که غیر از اختلاف جنبه معماری تزینات کاشیکاری فراوان نیز دارد و پشت بغلهای چشمه های پایین و غرفه های بالا و بنای دو بیگلربیگی روی پل و نمای غرفه های طرفین پل با کاشیهای الوان مختلف تزیین شده ودر داخل اطاقها و گوشواره های بیگلر بیگی روی پل که اقامتگاه تفریحی پادشاه بود نقاشی شده است.
این پل بیست ویک دهانه دارد در ابتدا و انتهای پل سمت راست و چپ غرفه های یک طبقه ساخته شده ودر وسط پل عمارت دو طبقه گچ کاری بنا کرده اند. کاشیهای بیرون پل قدری ریخته و قدری بر جاست به عقیده کرزن.
تغییر کارکرد پل خواجو:
پل خواجو به مثابه قصری است که فضای سبز و استخر خود را به گونهای طبیعی در اختیار دارد. پل خواجو نیز مانند سی و سه پل فونکسیون متفاوت قصر،محل عبور، محل استراحت و گردش درتابستان را داشته است این پل را در جای پل قدیمی دیگری با در نظرگرفتن سه کارکرد ساخته اند:‌به منظور فضائی برای گذر و استراحت، دیگرمحلی برای ایجاد یک دریاچه مصنوعی، و سوم و مهمترین فونکسیون پخش کردن آب و رساندن آن به مناطق کشاورزی مختلف.
برا ی انبار کردن آب در بالا دست پل، نخست کشوهای ساخته شده با الوار در شیارهای شیب داری که در دو بدنه آب روی زیری کنده شده پایین می دادند تا جلوی آب روی زیری را ببندد. این کشوها را با طنابهائی که به زیر طاق پل آویزان می کردند، بالا می کشیدند و پایین می دادند پس از آنکه جلوی آب رودهای زیری بسته شده، جلوی آب رودهای زیری بسته شده،. جلوی آب رودهای بالای می ایستد.
برای جا گذاشتن کشوهای بالائی کنار دیدگاههای میان پایه های پل، در سنگ جا سازی کرده اند. نخست دو سر الوارهای متکا را در آنجا می گذاشتند سپس پایین کشوها را در شیاری که روی تخته سنگهای پوششی آب روی زیری کنده شده بود جا می گذاشتند و بالای آنهارا به الوارهای افقی تکیه می دادند برای آنکه فشار آب بالائی، الوارهای متکای آنهارا نشکند، پشت الوارهای متکا، شمع چوبی می زدند برای آنکه این شمعها از جا در نروند، در تخته سنگهای پوشش آب روی زیری، برای جا گذاشتن پای شمعها جا سازی کرده اند.برای تقسیم آب در زیر پل خواجو، کشوهای آب روی زیری را بالا می کشیدند و آب روان شده را از زیر کشوها را در پایین دست، نزدیک لبه پله کان،سوراخ گرد کوچکی کنده اند که یک میله چوبی کددار (درجه بندی شده) در آن فرو میردند و گودی آب آرام گرفته را اندازه می گرفتند و از روی آن مقدار آب روان شده را می سنجیدند.از منظره دریاچه مصنوعی که در قسمت غربی پل موجود می شده در دوره شاه عباس دوم و جانشینان او در مواقعی که در کاخهای سلطنتی ساحل زاینده رود ماند عمارت هفت دست و تالار آئینه خانه مراسمی برپا بوده استفاده می شده، به این ترتیب که بر روی آبهای بر هم انباشته مقابل قصرهای سلطنتی مراسم آتش بازی به عمل می آمده است.
برای کشتن انرژی آب،در پایین دست پل، پله کانی ساخته اند که آب روی آن فرو می ریزد و انرژیش را از دست بدهد،تا هنگام رسیدن به بستر رودخانه،انرژی خراشنده نداشته باشد که بستر رودخانه را بشوید. در میان پایه های پل، دیدگاهی به پهنای9/2 متر ساخته اند که از درون آنها سراسر زیر پل دیده می شود. از این دیدگاه ها (بیشتر از دیدگاه میانی) مسیر آب به آبیاران فرمان می داده است.
همچنین پله های کناری و سرار زیر پل جایگاهی بوده است برای تفریح و استراحت مردم، تا خستگی خود را در کنار رود درآمیختگی زیبای آن با طبعیت از دوش بردارند.معماری پل خواجو تحت تاثیر معماری قصرهای صفوی است. به عنوان مثال شباهت مرکز پل بیگلربیکی را به کاخ هشت بهشت می توان نام برد.این دو فضا در دو ضلع شرقی و غربی پل شامل چند اطاق مزین به نقاشی است که اقامتگاه سلطنتی بوده است. و مواقعی که پادشاه قصد تماشای آبریزان پل را داشته، و یا به عنوان ویلائی تابستانه مورد استفاده خاندان شاهی بوده است. بعد از تعطیلات نوروز سال 1060 هجری به امر شاه عباس دوم پل خواجو را که بر زاینده رود بسته شده آئین بندی و چراغانی و گلریزان کردند و هر یک از غرفه های آن را یکی از امرا و بزرگان تزئین خود و پادشاه به مدت یک ماه در کنار رودخانه به عیش وعشرت پرداخت.
تغییرات پل خواجو:
در قسمتهای زیر سقف پل اطاقهای زیر سواره رو در بعضی قسمتها که سطح آجرها ریخته بوده و بیشتر هم این قسمتها در وسط اتاق اطاقها می باشد یک قشر گچ را به فرم آجرکاری خط کشی کرده اند. دیگر از کارهای مرمتی در پل خواجو نصب دیوار آجری مشبک در دهانه های کناری قسمت بیگلربیکی می باشد که به این ترتیب از ورود به داخل این قسمت جلوگیری شده است. همچنین در قسمت جلوی دهانه های بیگلر بیگی نردهائی جدید نصب گردیده است.کارهای مرمتی انجام شده عبارت است از تعویض سنگهای قسمتهای آبرو در جبهه شرقی پل و پر کردن حفره های ایجاد شده در جلوی سکوی سنگفرش در اثر ریزش پل و تعویض و ترمیم پله ها بوده است. این سنگفرشها در اثر مرور زمان ترکهایی برداشته اند و اختلاف سطحهایی با یکدیگر پیدا کرده و به صورتهائی غیر همگن در آمده بودند، در ابتدا این سنگها را برداشته و پس از زیر سازی آنها مجددا” همان سنگها را کار گذاشته و سطح سنگها را یکسان کرده اند. در مرحله بعدی پله ها را عوض کرده و فرمی شبیه به ساخت قبلی ایجاد کرده و در صورت امکان از سنگهای اصلی و در غیر این صورت از سنگهای جدید استفاده کرده اند در جبهه غربی پل نیز تعمیراتی انجام شده است. این کار علت فاصله پیدا کردن بین سنگها و معدوم شدن بعضی از سنگها بوده است مراحل کار در این مرحله عبارت بوده است از:
1 عوض کردن مسیر آب در یک قسمت پل.
2 برداشتن سنگهای موجود در کف آبروها.
3زیر سازی مجدد در قسمتهای مختلف.
4 سنگفرش مجدد مسیر با استفاده از سنگهای قدیمی در صورت امکان و استفاده از سنگهای جدید.
مراحل مختلف را در این مرحله می توان مشاهده نمود.همچنین سنگهایی از دیواره سکوها را نیز در جبهه غربی در صورت لزوم تعمیر و تعویض کرده اند. نمای غربی فعلی پل در عکس19 نمایان است.
از مهمترین اقداماتی که بر روی پل انجام گرفته، تعویض پیاده روهای پل می باشد. قبلا” دو پیاده رو به عرض حدود 70 سانتیمتر در طرفین سواره رو وجود داشته که لوله های آب و کابلهای برق و تلفن از داخل آن عبور می کرده است.به منظور کاهش رفت و آمد و جلوگیری از عبور کامیونها بزرگ و سنگین وزن و در نتیجه جلوگیری از صدمه زدن پل تعرض پیاده روها در برنامه کار قرار گرفته است مراحل مختلف کار:
1- در کنار پیاده روی قبلی پیاده روئی به عرض 140 سانت و ضخامت 20 سانت بتن ریزی شده است.
2 به منظور ازدیاد اصطکاک در کف پیاده روها شیارهائی بر روی قشر بتنی ایجاد شده است.
در جدول بندی کنار پیاده روها زائده هائی بتونی با فاصله هائی به تناوب به منظور جلوگیری از عبور ماشبن های سنگین ایجاد شده است.
تزئینات پل خواجو:
کاشیکاری پل خواجو حکایتی زیبا از هنر و مهارت مردم این بوم و سرزمین است سادگی و زیبائی ترکیب بندی آنها به شدت مورد تحسین بیننده قرار می گیرد. این کاشیکاریها در لچکیهای بالای قوسها در سراسر پل موجب زیباتر جلوه کردن آن شده اند.رعایت تناسبات هندسی و تقارن چه در طرح خود کاشی و چه در نقوش آن به نحو چشمگیری وجود دارد این از خصوصیات مشخص دوره صفویه می باشد. در تابلوهای نقاشی و کاشیکاریها نسبت جاهای خالی به پر تا حد امکان در این دوره برابر گرفته شده است.استفاده از رنگ در این دوره نسبت به دوره های پیشین تغییراتی کرده است. رنگ زرد بیشتر از هر دوره دیگر به خصوص در کارگاههای اصفهان توسعه پیدا می نمایند رنگها با ته رنگی از زرد پدیدار می گردند. رنگهای آبی علاوه بر لاجوردی و آبی کلبات،شامل آبی آسمانی و آبی خاکستری روشن می باشد.نمای شرقی پل در لچکی قوسهای بالائی با کاشی هفت رنگ پوشیده شده است. نقوش این کاشیها، انواع گل و بته، نقش ترنج و عناصر اسلیمی و خطائی می باشد. دو رنگ زرد و آبی در این کاشیها نظرها را جلب می نماید.
حاشیه دور لچکیها از عناصر بند خطائی پوشیده شده است.در قسمت مرکزی داخل پل نقشهای تکراری هندسی و غیر هندسی با رنگهای زیبا جلب توجه می کنند و نقش گل چند پر به صورت تکراری در زمینه آبی و سبز روشن نیز دیده می شود.
تاریخچه سی و سه چشمه (الله وردیخان):
000000 پل ششم پل شاه عباس معروف به سی و سه چشمه است و آن قابل ذکر و تعریف می باشد این پل بر سر چهارباغ کهنه شاه عباسی است که از پلهای محاذی شهر است که شاه عباس بزرگ آن را به سر کاری الله وردی خان که از اعاظم امرا بوده بنا نمود و به اتمام رسانیده. پل مذکور وسیع و عریض چنانکه سه چهار عراده و گردون به ردیف یکدیگر به روی آن توانند رفت و موافق نام خود مشتمل است بر سی و سه چشمه. زیر آن را از سنگ و ساروج در کمال استحکام ساخته اند و بالای آن خیابان وسیعی است که به وسعتی که ذکر شد و در طرف آن غرفات درست نموده اند که مردمان در فصل بهار که به تفریح روند به غرفها بر سر آب می نشینند و طول آن هم زیاد و متصل است به باغچه ی پستی که در پیش روی چهار باغ علیا ساخته اند و بسیار با صفا و محکم پلی است و تا کنون به همان وضع و حالت باقی است. چهار باغ فعلی که از دوازه دولت شروع می شود به وسیله پل الله وردیخان به چهار باغ علیا اتصال یافته بود در منتهی الیه خیابان باغ عباس آباد و هزار جریب بنا شده بود که باغ اخیر هزار جریب مساحت داشت.بنای این پل را به الله وردیخان سردار دوست ویژه شاه نسبت می دهند.
000000 الله وردیخان سپهسالار قشون فاتح بزرگ دوست و سوگلی بزرگ وی بود بنای پل را که یک قطعه بسیار عالی معماری است به عهده خویش گرفت این پل زیبا به وسیله یک برجستگی اندک سرازیری به طول هشتاد پا در هر دو انتها به خیابانی متصل می گرددو درازای پل سیصد و هشت پا و سیزده پا است و از سنگهای تراشیده پدید آمده است فقط دیواره ها که به مثابه سنگ تراشیده به بلندی دیوارها در پهلو تعبیه گردیده است 00000 این دیوارها به علاوه در فواصل نه گامی با پنجره ها یا غرفه هایی به مانند طاق به بلندی تمام دیوار آراسته است که مشرف به رودخانه است و مخصوص تنزه و تازه کردن نفس می باشد. در هر سوی پل چهل چنین پنجره موجود است که بیستمین بزرگ و بیست دیگرش کوچک می باشد. کاملا” در میانه ی دل دو طاق کوچک در بیرون رو به سوی آب ساخته شده است که که با چهار پله در آنها فرود می آیند و هنگامی که آب جذب بالا آمده است می توانند دستها را پر از آب سازند0000 آن چه که گفته ام مربوط به بالای این شایان تحسین است که روی سی و چهار چشمه سنگ زیبای خاکستری سختر از مرمر اما نه چنان براق پدید آمده است 00
این چشمه ها روی پایه یی از همین گونه سنگ که پهنتر از پل و در هر دو سر ده گام بیشتر رفته استوار گردیده است. سوزنه هایی در دو سر و در وسط پایه ها وجود دارد که آب تمام نهر از آنها می گذرد و هنگامی که آب پایین باشد می توان بدون آن که تر باشد بر پایه ی مذکور به گشت و گذر پرداخت.
علاوه بر همه ی آنها یک دالان دراز و کوچکی بر بالای چشمه ها در لبه تعبیه شده است به طوری که هشت تن آدمی می توانند در آن واحد از راههای متعدد از این پل شگفت انگیز بگذرند. معمولا” آن را پل جلفا می نامند چون شهر را به جلفا (واقع در حومه اصفهان) که مسکن کلیه مسیحیان است وصل می کند ونیز به نام الله وردیخان بانی پل هم خوانده می شود.تا ورینه طوی پل را سیصد و پنجاه قدم و عرضش را بیست قدم می نویسد و هولستر 300 متر طول بدون انتهای آن از دو طرف و 18 متر عرض نوشته است. اندازه های پل در وضع موجود اندازه گیری شده، 295 متر طول و 75/13 متر عرض آن است، هر یک از پایه ها 49/3 متر ضخامت دارد.
شش معبر پل بدین ترتیب است که: راه وسط مخصوص عبور سواره و گردونه ها بوده است دوم و سوم در دو طرف پل که از میان گالاریهای زیبا می گذشت و به پیاده رو تخصیص داشت. چهارم و پنجم پشت بامهای گالاری از دو طرف که دور آن نرده داشته و موقع طغیان رود تفریج گاه باشکوهی بوده است. بالاخره گالاریهای پل به وسیله پله های ظریف به زیر پل اتصال می یافت و از زیر پل هم موقع کم آبی عبور می کرده اند. راه ششم از زیر پل بود نویسندگان و سیاحان انگلیسی که روزهای آباد چهار باغ و پل الله وردیخان را دیده اند مساحت خیابان و پل را دو میل و نیم انگلیسی گفته اند به این قسم که چهار باغ شهر یک هزار و ششصد و بیست یارد، پل الله وردیخان چهارصد و نود یارد و چهار باغ علیا را دو هزار و دویست یارد طول داشته است.
در موقع وفور آب، آب از تمامی پل جریان داشته است. هنگام عصر از روی این پل، گنبدها و مناره ها حالت مخصوص و دلربائی دارند.مردم جهت گردش و تفریح به اینجامی آیند. پلکانها در قسمت داخلی جرزها بنا شده سطح این پل از زمین سواحل زاینده رود مرتغع تر است و به این جهت دو طرف پل را سراشیب ساخته اندهر طرف دو برج دارد برجهای رو به شهر می توانند مستحکم بشوند (سنگربندی بشوند) و یک دروازه محکم می تواند راه عبور به پل را ببندد.
تغییر کارکرد سی و سه پل:
پل در عهد صفوی تلفیقی زیبا و عینی از کار و تفریح بوده است. کارکرد پل الله وردیخان را در دورانهای گذشته از فرم ساختمانی پل می توان مجسم نمود. پل به مثابه جایگاه عبوری و یک جایگاه استراحت و ویلا بوده است. فضای روی پل محل عبور درشکه و اسب از چهار باغ به طرف باغهای سلطنتی و کاخ هزار جریب می باشد این پل با شیبی به قصر هزار جریب متصل شده و شاه برای گردش و تغییر آب و هوا با بزرگان دربار سوار بر اسب حرکت کرده و از این گردشگاه می گذشته و به باغ می رسیده است. در ابتدای پل مورد استفاده خاندان سلطنتی بوده و بعد محل عبور کاروانها و اتصال دهنده شهر به جلفا که مسکن مسیحیان شده است به همین دلیل به آن پل جلفا هم می گویند.
پل به منزله یک جایگاه استراحت و ویلای مخصوص بزرگان نیز بوده است چهار فضا بر روی پل به این کار اختصاص داده شده در داخل برجهای پل پلکانهائی است که به وسیله آنها به پشت بام جان پناه 1 می توان دسترسی پیدا کرد و در هنگام بهار که هوا از لطافت بیشتری برخوردار است از دو فضای طرفین پل استفاده می شده است.یک راه عبور در روی پل که فونکسیون آن در دو فضا متجلی است، و محل عبور و محل استراحت می باشد این فضا با دیواری از وسط پل مجزا شده و دو طرف پل را در بر گرفته است. اطاقکهای مخصوصی در این قسمت متعلق به شخصیتهای سیاسی مهم می باشد که در تابستان که هوا گرمتر می شده است مورد استفاده قرار میگرفته فرم ساختمانی قسمتهای خصوصی بستگی به شخصیت و خانواده استفاده کننده داشته است. توجه و تمرکز بیشتر در وسط پل با وجود دهانه مرتفع تری در قسمت غربی با غرفه هائی در طرفین آن می توان مجسم نمود. این راه عبوری بعدها محلی شده برای آن که عابر پیاده بتواند با فراغت و خارج از ازدحام و شلوغی کاروان هائیکه ممکن است در وسط پل مشغول عبور باشند گذر کرده و از صدای آب که با عبور شخص از زیر طاق نماها به صورت ریتمی دلنواز به گوش می رسد، لذت ببرد.در این گالریها قهوه چیان دکان داشته و به مردم قلیان و چای می فروشند.از این سطح پل توسط پلکانهائی به فضای زیر پل می توان رسید. سنگهائی که بین دهانه ها به فاصله قدم انسانی به ارتفاع 90 سانتیمترنصب شده اند عبور سرتاسرس از قسمت زیر پل راحتی در مواقع وفور آب ممکن می سازد. نیمی از این سنگها در گذر زمان از جا کنده شده بود که تعمیر شده است. عبور از راهروی سنگی زیر پل می تواند شخص عابر پیاده را در تصور کامل مواجهه با طبیعت به مدتی طولانی که درازای زیاد پل ایجاب می نماید فرو برد.بر روی پل مراسم مخصوصی به نام جشن آبریزگان بر گزار می شده است. یکی از تفریحات شاه عباس شرکت در مراسم جشن آبریزان یا آب پاشان بود. آبریزگان یا آبریزان یکی از جشنهای باستانی پیش از اسلام بوده است. ایرانیان قدیم در روز 13 تیر ماه هر سال جشنی بزرگ می گرفتند و در این روز آب یا گلاب بر سر و روی هم می پاشیدند. شاه عباس هم چنانکه منشی مخصوص وی اشاره کرده است مراسم مخصوص این جشن را با تشریفات بسیار انجام می داد. در این روز اگر شاه در اصفهان بود مراسم آبریزان در کنار زاینده رود و نزدیک پل سی و سه چشمه و اگر در مازندران و گیلان بود در کنار دریای خزر صورت می گرفت.شاه با جمعی از بزرگان دوات و سرداران و مهمانان خارجی خود در زیر یکی از طاق نماهای پل می نشست و به تماشا مشغول می شود.
پیترودلاولا می نویسد: در اصفهان مراسم جشن آبریزگان را در گنار زاینده رود در انتهای خیابان چهار باغ برابر پل زیبای الله وردیخان به جای می آوردند به همین سبب شاه آن روز را از اول صبح به آنجا می رفت و تمام روز را در یکی از غرفه های زیر پل به تماشا می نشست.اندکی بیش از آن که مراسم جشن به پایان برسد و مردم دست از آب پاشی بردارند شاه سفیران ممالک خارجی را به زیر پل خواند و چون وقت تنگ بود زمانی پس از آمدن ایشان مردم را مرخص کرد و خود در صحبت سفیران به تفریح پرداخت. هر غرفه پل متعلق به یکی از سفیران بوده است. پس از پایان دوران باشکوه صفوی، جنبش و پویائی پل و چهارباغ خاموش شد. مادام دیولافوآ در مورد چهارباغ که سی و سه پل در امتداد آن ساخته شده می نویسد:
با این که این خیابان حزن آور و متروک است طرف عصر که کاروانها به سمت جنوب حرکت می کنند مختصر جنب و جوشی در آن پیدا می شود اما از این رفت و آمد چند نفر قاطر چی و مردم فقیر را چگونه می توان با آن جلال و شکوه و ازدحام گردش کنندگان دویست سال قبل مقایسه کرد. از نقاشی های مخصوص چهل ستون می توان استنباط کرد که در ان تاریخ اعیان و اشراف و ثروتمندان با لباسهای زرد وزی ارغوانی و کشمیری در روی سنگفرشهای این خیابان مرکزی قدم زنان تفرج می کرده اند و در خیابانهای طرفین چابک سواران آراسته در سرعت بر یکدیگر سبقت می گرفته اند و در روی زین و یراق طلا و نقره در مقابل بانوان زیبا که در بالا خانه های کاخها نشسته بودند رژه می داده اند0000

پل سازی تا عهد هخامنشی 25
پل سازی در عهد آشوریها 25
پل سازی در زمان اورارتوها 29
پل سازی در عهد مادها 30
پل سازی در عهد هخامنشیان 30
پل سازی در عهد اشکانیان 42

پل سازی در عهد ساسانیان 43
پل سازی در دوران اسلامی 50
پل سازی در قرن چهارم 55
پل سازی در عصر غزنویان 58
از این دوره چند سد و پل مخروبه باقی مانده که گویای تحرک معماری در پل سازی و سد 58
پل سازی در دوره سلجوقیان 60
پل سازی در دوره ایلخانیان 63
پل سازی در دوره تیموریان 64
پل سازی در عصر صفوی 65
سی و سه پل 66
پل خاجوا 67
این راه از اصفهان به نایین و از آنجا به سوی جنوب به یزد و کرمان می رفته است / در این مسیر نیز آثار پلهای ویرانی دیده می شود که از آن میان می توان به پل نیستانک اشاره کرد. 74
پل سازی در دوره افشاریه 78
پل سازی در دوره زندیه 79
پل سازی در دوره قاجاریه 79
معماری پلها 82
6-آهن و سرب 114
آسیب پذیری پلها 115
پل شاه عباسی محمد آباد _ قزوین 121
موقعیت: 37 کیلومتری جنوب قزوین، ده کیلومتری 121
پل دلاک – قم 122
موقعیت: در مسیر راه قدیمی تهران _ قم در نزدیکی 122
پل هشت چشمه_ سرخ ده ساوه 122
موقعیت: شمال غربی روستای سرخ ده، صد متری پل 122
پل دودهک _دلیجان 123
پل لوشان - لوشان 124
موقیعت:شهر لوشان 28 کیلومتری جنوب شهر رودبار 124
پل انبوه _ رودبار 124
پل لاله دشت - کوچصفهان 125
موقعیت: شهر کوچصفهان، خیابان طالقانی بر روی نهر 125
پل خشتی _ لنگرود 125
موقعیت: شهر لنگرود در 50 متری میدان انقلاب، بر 125
پل فرح أباد_ ساری 126
موقعیت: نزدیک شهرک فرح أباد(خزر شهر فعلی) واقع در 126
پل آجی چای _ تبریز 127
.موقعیت: شمال غربی شهر تبریز_ در مسیر خیابان خلبان 127
نوع پلان: 16 چشمها پایه ها با آب برهای نیم دایره و مثلثی 127
موقعیت: در شمال غربی شهر تبریز، بر روی تلخه رود 127
با قوری چای. 127
پل ابراهیم آباد - اردبیل 128
موقعیت: در محله ای به همین نام، خیابان پاسداران بر 128
پل ورسک - فیروز کوه 129
موقعیت: بین کوههای فیروز کوه، و نزدیک روستای 129


خرید و دانلود - 27,500 تومان