امروز دوشنبه 05 آذر 1403 http://sell.cloob24.com
0

خلاصه ای از کار:

تاریخچه اعتیاد:

گفته می شود که مصرف تریاک به عنوان یک ماده ی مکیف مقارن دوران ظهور یافت: از این رو است که عادت و اعتیاد به موا مخدر به عنوان یک مشکل اجتماعی است در ایران مطرح است». مع هذا درمورد آغاز کشت خشخاش در ایران تاریخ معینی در اختیار نیست مگر آنکه فقط اقدام به کشت تریاک را در ایران به سده هیجدهم میلادی منسوب داشته اند. «آغاز زراعت تریاک سده هیجدهم می باشد دیری نپایید که (کشت تریاک) رونقی بسزا یافت. با پشتکار درویش نمایان هندی در ماهان کرمان بهترین تریاک فراهم گردید. چون «تریاک کاری» آزاد بود بی رویه و به دست هرکس پیش رفت و در پس پرده هم، استعمار با تمام نیرو زراعت آنرا ترویج نمود. «در زمان سلطنت قاجاریه، کشیدن تریاک یکی از

- مروری بر تعاریف، اصطلاحات و مفاهیم:

اعتیاد و وابستگی دارویی:

در چند دهه ی اول قرن بیستم، واژه اعتیاد به مواد شیمیایی به حالتی خاص اطلاق می شد که در اثر مصرف مواد به وجود می آمید. در آن زمان این اعتقاد وجود داشت، افرادی که این مواد را استفاده می کنند به نحوی دارای ویژگی های غیر طبیعی هستند (تقوی، 1386).

..

سوء مصرف:

برای تعریف و مفهوم سازی مشکلات مربوط به مصرف مواد و الکل بر حسب اطلاعات عینی تلاشها ی زیادی انجام شده ولی این تلاشها همواره به موفقیت منجر نشده اند. یکی از اصلاحاتی که طی سالها ی اخیر با پدیده ی اعتیاد و وابسشتگی پیوند بسیار نزدیکی پیدا کرده، اصطلاح سوء مصرف می باشد. انجمن روانپزشکی آمریکا(1994) این اصطلاح را به همراه ملاک های تشخیص آن به به شکل زیر معرفی نموده است:

...

-  انواع مواد و طبقه بندی آنها:

پیش از شروع بحث درباره ی انواع مواد و طبقه بندی آنها، آشنایی با چند اصطلاح که در طول بررسی و آشنایی با انواع مواد ضروری است ارائه می شود.

مواد روان گردان :

مواد مخدر:

 اصطلاح مواد مخدر به کلیه مواد طبیعی و شیمیایی گفته می شود که اعتیاد آور باشند. بعضی از این مواد تخدیر کننده نبوده، ممکن است ایجاد تحرک و توهم نمایند. بنابراین به توصیه برخی از صاحبنظران این اصطلاح را باید در مورد موادی به کار برد که مصرف آنها در انسان حالات غیر عادی ایجاد می نماید. این حالات غیر عادی که عموماً هم مطلوب و لذت بخش است، به صورت موقت یا کاذب ایجاد می شود(قربان حسینی، 1388).

..

- مکاتب:

- عوامل زیستی – فیزیولوژیک(دیدگاه زیستی- فیوزولوژیک):

عوامل مطرح زیستی – فیزیو لوژیک که در دیدگاهی با همین نام معروفیت دارد، به دو دسته تقسیم می شوند:

الف- تبیین زیست شیمیایی و فیزیولوژیک به عنوان عوامل مطرح در وقوع(پدید آیی) وابستگی به مواد و نگهداری یا دوام آن.

.

مکانیسم چهارم: تحمل کارکردی یا فونکسیونل:

در این مکانیسم پدیده های تحمل و محرومیت حاصل تغییرات سازگارانه عصبی تلقی می شود. در واقع سازگاری کارکردی در سیستم اعصاب، بخشی از یک فرآیند تعادلی به حساب می آیند که با تاثیر حاد دارو شناختی پس از سوء مصرف مواد مقابله می کنند. برای مثال بسیاری از دارو های مورد سوء مصرف، مثل باربیتورانها، بنزودیازپایینها و الکل که خاصیت ضد اضطرابی و خوب آور دارند، علاوه بر اثرات دارو شناختی ویژه ای که دارند، از توانایی عمل شبیسه به گابا(GABA) نیز برخوردارند. این مسئله باعث می شود تا ضمن مصرف مستمر این مواد تغییرات سازگارانه، مانند کاهش تولید و آزاد سازی انتقال دهنده در سیناپس یا کاهش تعداد گیرنده های اختصاصی گابا به وقوع بپیوندند. چنین اثری ممکن است مسئول پدیده ی تحمل باشد، در نتیجه به دلیل ایجاد تحمل، شخص برای کسب همان اثرات دارو شناختی به مصرف داروی بیشتری نیار پیدا می کند. اگر در چنین وضعیتی دارو ناگهان قطع شود، دوام تغییرات سازگارانه در کارکرد گیرنده می تواند به کاهش ناگهانی در فعالیت انتقال منجر شود و مشکلاتی را به بار آورد. برای مثال مصرف حاد مواد افیونی شلیک و آزاد سازی نورآدرنالین را در ساقه مغز کاهش می دهد، همین امر می تواند منجر به کاهش (یا افزایش) گیرنده های این تعدیل کننده در آن ناحیه شود. در وابستگی و تحمل کارکردی، مطرح ترین موضوع، تغییرات افزایشی یا کاهش در گیرنده های انتقال دهنده عصبی است که آن را مسئول وقوع آثار و علایم وابستگی به بعضی از مواد می دانند(آتش پور و همکاران، 1381).

...

2- نقش عوامل توارثی – ژنتیکی در وقوع وابستگی:

تبیین های ژنتیک بر تحقیقات فامیلی، دوقلوها، فرزند خوانده ها، و اخیراً بر دخالت ژنهایی که بیش از چند سال از شناسایی آنها نمی گذرد، متکی است.

مطالعات ژنتیکی و خانوادگی و اختلالات همراه:

در اغلب موارد متخصصین بیماری های مختلف را در شکل خالص آنها و بدون وجود ارتباط با سایر بیماریها مورد مطالعه قرار می دهند. اما بیماریها را به ندرت می توان به صورت خالص و محض در نظر گرفت.

اعتیاد و اختلالات روانی همراه:

در اغلب موارد اعتیاد و بیماری های روانی را با یکدیگر می توان ملاحظه کرد. در جمعیت های بالینی ، همراهی اعتیاد و بیماری های روانی از یک همراهی تصادفی صرف، شیوع بیشتری دارد. این همراهی از هر دو سوی پیوستار مذکور امکان پذیر است. چه اعتیاد به سمت بیماری وچه از بیماری به سمت اعتیاد. بدین ترتیب این امکان وجود دارد که هر کدام از آنها باعث بروز دیگری شوند. مطابق مطالعات صورت گرفته 6/36 درصد الکینهای مزمن از یکی از بیماری های روانی رنج می برند. خطر اختلالات دو قطبی را در معتادین مورد مطالعه خود 1/53 درصد برآور کرده اند. این مقدار بیش از 4 برابر وضعیت عادی و در جمعیت

مطالعات خانوادگی و ژنتیکی:

 تؤام بودن اعتیاد و بیماری های روانی چیزی فراتر از وقوع تصادفی آنها ست. لذا بسیاری از محققان معتقدند این اختلالات منشاء خانوادگی داشته و آ«ها را به این مسیر هدایت می کند تا ارتباط اعتیاد و مشکلات روانشناختی را

مطالعات فرزند خواندگی:

این مطالعات مذکور امیدوار است که بتواند وراثت ژنتیکی را از تاثیرات محیطی جدا کرده و چشم انداز مشخصی را در خصوص ارتباط عوامل خطر آفرین توسعه ببخشد. بی تردید شباهت فرزند خوانده به والدین پذیرنده اش، بر نقش  فرهنگ و محیط کار تاکید می نماید. مطالعات فرزند خواندگی به عامل وراثت در بروز الکلیسم و افسردگی بیش از عامل محیط صحه گذاشته است. مطالعه بر روی 71 فرزند خوانده ای که دارای تاریخچه ای از اختلالات مذکور بوده اند نشانداده که میزان شباهت اختلالات آنها به والدین اصلی خود بیش از گروهی بود که تاریخچه اختلال نداشتند(افسردگی 1/2 درصد مقابل 3/0 درصد، 5%   >p و الکلیسم 4/5 درصد در مقابل 0/2 درصد، 5%  >p؛ البته چنین تفاوتی کمتر قابل تعمیم به همه موارد بوده و نمی تواند توجیه کننده وراثت صرف در بیماری های مذکور باشد(آتش پور و همکاران، 1381).

.

الکلیسم و اضطراب:

هر چند عواملی چون آگورافوبیا (ترس از مکان های باز) و فوبیای اجتماعی (ترس غیر منطقی از ارزیابی دیگران) با الکلیسم ارتباط نزدیکی تری دارد اما اختلال پانیک (اختلال وحشت زدگی) و اضطراب منتشر یا تعمیم یافته نیز با اعتیاد به الکل مرتبط می باشند. عقیده عموم محققین، بر این است که ترسهای مرضی عوامل مستعد کننده شخص برای اعتیاد به الکل هستند، اما در عین حال اعتیاد به الکل فرد را برای تجربه اختلال وحشت زدگی و اضطراب منتشر آماده می کند. (آتش پور و همکاران، 1381).

عوامل روانشناختی:

در باب عوامل روانشناختی مطرح در وقوع وابستگی (اعتیاد) دید گاههای با خاستگاههای متفاوتت از طرف روانشاسان ارائه شدهاست. وجه تمایز اصلی این دیدگاه ها آن است که می توان هر یک از آنها را بر پایه یکی از گرایشات اصلی روان تحلیل گری (روان تحلیل گر)، رفتار گرایی (یادگیری)و دیدگاه شناختی مطرح

..

- دیدگاه روان تحلیل گری:

عوامل شخصیتی و وابستگی به مواد (اعتیاد):اولین دیدگاه مطرح در روانشناسی که بر عوامل شخصیتی در وقوع وابستگی  (اعتیاد) تاکید نموده، رویکرد روان تحلیل گری بوده است. بر اساس نگرش روان تحلیل گران، وابستگی(اعتیاد) به عنوان یک اختلال در ردیف سایر اختلالات تقلی می شود. شخصیت هر فرد از ساختار سه گانه(نهاد، خود، فرا خود) و سطوح سه گانه هشیاری (هشیار، نیمه هشیارو نا هشیار) تشکیل شده است.هر انسانی از بدو تولد، مراحل رشد روانی و جنسی معینی را تا دوران بلوغ سپری می کند. چنانچه عبور از هر مرحله تحولی با موفقیت سپری نشود، فرد در آن مرحله تثبیت شده، در صورت مواجهه با عوامل فشار زا و ناکامیها در بزرگسالی به رفتار مرحله قبلی رشد بازگشت می کند.

.

محرومیت دهانی یا تثبیت شدگی در مرحله رشد  دهانی:

فروید که به صورت پراکنده در آثار خود راجع به معتادان اظهار نظر کرده، معتادان را دارای ویژگی های رفتار بازگشت کننده به خاطر تثبیت شدگی در مرحله دهانی می دهند. به این ترتیب معتادان افرادی معرفی می شوند که به دلیل عدم ارضاء از ناحیه ی دهان، در مرحله رشد دهانی تثبیت شده، در بزرگسالی به طور افراطی این ارضاء را در مصرف مواد مخدر جستجو می کنند(چیرلو، برینی،کامبیازو ومازا، 1378). سایر نظریه پردازان روان تحلیل گر نیز تا حدی بر این محرومیت دهانی تاید دارند. به باور این گروه، معتادانی با ویژگی تثبیت شدگی در مرحله دهانی دارای مشخصات باترز تردید نسبت به خود، فعل پذیری، اتکاء به دیگران و دارای توقعات و آرزو های دور از دسترس می باشند(ساراسون و ساراسون، 1383).

رشد نایافتگی شخصیتی و ناتوانی در غلبه بر بحرانهای رشدی و کسب هویت:

گروه دیگری از روان تحلیل گران در کنار تثبیت شدگی دهانی، تعابیری از رشد نایافتگی شخصیت افراد وابسته به مواد ارائه نموده، اظهار می دارند که افراد معتاد در غلبه بر بحرانهای رشد و کسب هویت، که هر فردی در زندگی خود با آن مواجه است، دچار ناتوانایی های جدی می باشند. (چیرلیو و همکاران، 1378)

حالت دفاعی سرخوشی:

برخی از روان تحلیل گران، دلیل ادامه مصرف مواد توسط معتادان را غلبه بر احساس افسردگی که در پی هر بار مصرف مواد پدید می آید، ذکر کرده اند.

روزنفلد در نظریه خود معتادان را افرادی مضطرب و افسرده و دارای احساس نا امنی معرفی می کند و معتقد است معتادان به دلیل حمایت

...

فرا خود تنبیه گر:

آخرین عامل مطرح که توسط بری از روان تحلیل گران به آن اشاره شده، فرا خور تنبیه گیر است. این گروه اعتقاد دارند که معتادان به دلیل اضطرابی که حاصل تعارض میان مسائل اخلاقی و تمایلات جنسی و غریزی است(غالبا اضطراب اخلاقی نامیده می شود) تلاش می کنند با مصرف مواد با این اضطراب مقابله کنند. ویژگی های افراد با فراخود تنبیه گر، شامل احساس تنهایی و خجالتی بودن، بی حوصلگی، تحریک پذیری، بسیار حساس و از نظر جنسی سرکوبگر می شود. در این دسته از افراد، مواد قادر است، برای مدتی بخشی از مشکلات آنها را رفع نماید(کاپلان و سادوک، 1384).

آسیب شناسی روانی و دیگر ویژگی های شخصیتی مرتبط با اعتیاد:

مطالعات مقایسه ای بین گروه معتادان و غیر معتادان نشان می دهد که معتادان به نوعی دارای اختلای هستند. اختلال اضطراب فراگیر، اختلال هراس، اختلال افسردگی اساسی، اختلال شخصیت ضد اجتماعی، اختلال های روان پریشی و اختلال دو قطبی با درصد های متفاوتی بین زنان و مردان معتاد گزارش شده است.

...

اختلال شخصیت و اعتیاد:

اختلال شخصیت به انعطاف  نا پذیری و ناسازگاری بودن مجموعه ای از صفات شخصیتی اطلاق می شود که موجب ناراحتی روانی یا اختلال قابل ملاحظه در کار کرد ها و زندگی روزمره می شود.اختلال شخصیت ضد اجتماعی، اختلال شایعی در بین زندانیان و وابستگان بهمواد است. فقدان وجدان، زیر پا نهادن حقوق دیگران، عبرت نگرفتن از تنبیه و مجازات، ویژگی های مبتلایان به این دو اختلال است. برخی آمار

.

- دیدگاه رفتار گرایی و رفتاری – شناختی:

در دیدگاههای مربوط به یادگیری، در باب اعتیاد سه نظریه بر اساس شرطی سازی کلاسیک، یادگیری بر اساس شرطی سازی کنشگر و یاد گیری اجتماعی که به آن یادگیری مشاهده ای نیز می گویند، وجود دارد.

یاد گیری بر اساس شرطی سازی کلاسیک

.

یاد گیری بر اساس شرطی سازی کنشگر:

در شرطی سازی کنشگر، یاد گیری حاصل پیامد های منفی و مثبت رفتار قلمداد می شود. ویکلر (1984) جزء نخستین کسای است که نقش عوامل مربوط به شرطی سازی کنشگر را در وابستگی (اعتیاد) مطرح کرده است. ویکلر.

یادگیری اجتماعی (مشاهده ای):

یادگیری مشاهده ای، به وسیله مشاهده دیگران و توجه به پیامدهایی که از انجام رفتار مشخصی عاید آنان می شود، به وقوع می پیوندد. طبق این دیدگاه وابستگی به مواد، الگویی از رفتار اکتسابی است که غالبا از طریق الگو برداری پدید آمده، به وسیله ی پیامد های متنوع مربوط به مواد تقویت شده است. بر اساس این نظریه افراد نه تنها چگونگی مصرف مواد را از طریق فرآیند های درگیر در یادگیری مشاهده ای، یعنی توجه، یاد سپاری

دیدگاه شناختی:

فرآیند های ذهنی واسطه میان محرک ها و رویداد ها با پاسخ های انسان بوده و شامل مواردی چون برنامه ها، اهداف، نا هماهنگی، طرحواره ها، انتظارات، ارزشیابیها و اسناد ها می باشند. عوامل شناهتی چندی تا کنون به عنوان عوامل مطرح در وقوع وابستگی به مواد مطرح شده و مورد بحث و بررسی قرار گرفته اند.

الف- نقش باورها و انتظارات 

باور های افراد یکی از جنبه های وابستگی به مواد است که تا حدودی مورد بی توجهی قرار گرفته است. این باور ها شامل معانی متعددی است که مصرف داروها و مواد برای افراد دارد.(لیدنزی و پاول 1377). معتقد است اشخاص به طور ناگهانی و توجیه ناپذیر قربانی وابستگی به مواد نمی شوند، آنها به طور فعال درگیر مصرف دارو ها می شوند و نگرشها، باور ها، هدف ها و انتظارات آنها در این بین نقش اساسی

ج- شیوه های مقابله:

انسانها هنگام مواجهه با عوامل فشارزای زندگی خود، همواره تلاش می کنند تا با بکارگیری فرد با فشار ها و مشکلات در دسترس خود، فشار های وارده

..

د- منبع کنترل:

از دیدگاه شناختی رفتاری، منبع کنترل یکی از انتظارات تعمیم یافته ای است که در سطحی وسیع و در موقعیت های متفاوت در شروع و تداوم رفتار های انسان دخالت می کند. در تقسیم بندی های کلی و اولیه افراد از لحاظ منبع کنترل به دو دسته تقسیم می شوند:

الف- گروهی که موقعیت ها و شکستها ی خود را به خود و توانائیهای درونی خود نسبت می دهند، چنین افرادی دارای منع


خرید و دانلود - 20,900 تومان