مبانی نظری و پیشینه یادگیری خودتنظیمی
بصورت فایل ورد
همراه با منابع
یادگیری خودتنظیمی
خودتنظیمی در یادگیری از مقوله هایی است که به نقش فرد در فرایند یادگیری توجه دارد. این سازه ابتدا در سال 1967 توسط بندورا مطرح شد (کدیور،1380) و اصطلاح یادگیری خودتنظیمی از 1980 رایج شد. این اصطلاح بر خودمختاری و مسئولیت پذیری دانشجویان برای پیشبرد یادگیری خودشان تأکید می کند (پاریس، 2003) (به نقل از نیکدل، 1385). خود تنظیمی فرایندی است که در آن دانش آموز هدف هایی را برای یادگیری خود بر می گزیند، سپس می کوشد تا شناخت، انگیزش و رفتار خود را کنترل و تنظیم نماید و بر آن نظارت کند. خودتنظیمی شامل یک رهبری شناختی است که مستلزم عواملی است از قبیل: انطباق ها و تصمیم گیری های مداوم، آگاهی برای کسب برداشتی معتبر و هوشمند از موقعیت و آمادگی برای بازتاب آنچه در فعالیتهای تحصیلی و به طور کلی در زندگی، باید انجام شود، آنچه انجام می شود، و آنچه انجام شده است. اکتساب این مهارت لزوماً با رشد طبیعی مرتبط نیست و همانند دیگر توانایی ها یا ظرفیت ها، باید بطور آشکار آموخته شود (زیمرمن و شانک 1994 به نقل از لیزراگا، 2003)(نیکدل،1385)
به باور زیمرمن (1999) یادگیرندگان مستقل نیاز به توجه کمتری از طرف معلمان دارند. آنها می دانند چگونه راهبردهای یادگیری را به کار گیرند، آنها از توانایی هایشان در حیطه های خاص، ادراکاتی دارند و خود را متعهد و ملتزم به رسیدن به اهداف تحصیلی شان می دانند. این دانشجویان اراده دارند و به همین دلیل می توان آنها را یادگیرندگان خود تنظیم نامید (کارشکی و محسنی، 1391).
خودتنظیمی فرآیند ارزشمندی است زیرا بر این که چگونه «خود» عامل ایجاد اهداف یادگیری و نیز انتخاب راهبردها می شود و نیز این که چگونه برداشت هر فرد از خود و تکلیف بر کیفیت یادگیری متعاقب آن تاثیر می گذارد، تاکید می کند (پاریس، 2003)
خرید و دانلود - 33,000 تومان
- لینک منبع
تاریخ: جمعه , 01 دی 1402 (00:35)
- گزارش تخلف مطلب