امروز جمعه 02 آذر 1403 http://sell.cloob24.com
0

چکیده

فصل اول طرح تحقیق

مقدمه

بیان مسأله

اهمیت وضرورت تحقیق

اهداف تحقیق

هدف کلی

اهداف جزیی

اهداف جزیی

فرضیه‏های تحقیق

تعریف واژه‏ها و اصطلاحات

تعاریف مفهومی

تعاریف عملیاتی

فصل دوم پیشینه ی تحقیق

مقدمه

پیشینه نظری

جهت‌گیری مذهبی

تعارضات زناشویی

الگوهای ارتباطی

پیشینه پژوهشی

پیشینه داخلی

پژوهش های خارجی

فصل سوم روش تحقیق

مقدمه

روش تحقیق

جامعه آماری، اندازه نمونه و روش نمونه گیری تحقیق

روش جمع آوری اطلاعات

ابزار تحقیق

روش تجزیه و تحلیل اطلاعات

فصل چهارم تجزیه و تحلیل داده ها

مقدمه

آمارتوصیفیجمعیتشناختی

آمار استنباطی

فصل پنجم بحث و نتیجه گیری

مقدمه

نتیجه گیری

محدودیت‌های پژوهش

پیشنهادات پژوهش

پیشنهادات پژوهشی

پیشنهادات کاربردی

منابع

منابع فارسی

منابع لاتین


خرید و دانلود - 24,000 تومان
0

مبانی نظری و پیشینه تحقیق استعداد (تیزهوشی)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع:انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل:WORD و با فرمت doc

بخش هایی از محتوای فایل پیشینه و مبانی نظری:

تیزهوشی

چند تعریف از استعداد (تیزهوشی)

طبق تعریف فیدلر (1999) کودکان و نوجوانانی که شواهدی از ظرفیت بالای عملکرد در زمینه هایی همچون هوش، خلاقیت ظرفیت هنری و رهبریت یا در رشته های خاصی از تحصیل از خود نشان می دهند، نیازمند خدمات یا فعالیت هایی هستند که به طور معمول مدارس عرضه نمی کنند تا به طور کامل چنین ظرفیت هایی را رشد و توسعه دهند.

متناوباً، گالاگر (2000) تعریف ذیل را به صورت تعریف که اکثراً پذیرفته اند و تعریفی جامع و به روز از استعداد است را توضیح داد: کودکان و نوجوانان دارای نبوغ بر جسته توان بالقوه ای را برای انجام سطوح بالایی از موفقیت و پیشرفت نشان می دهند، هنگامی که با افراد دیگر هم سن خود، دارای تجربه ای مشابه خود یا محیطی مشابه خود مقایسه شوند. این کودکان و نوجوانان ظرفیت بالای عملکردی را در زمینه های هوش و ذکاوت، خلاقیت و یا هنری از خود نشان می دهند دارای ظرفیت رهبری غیر معمول هستند یا در زمینه های خاص تحصیلی برتری و تفوق دارند. آن ها نیازمند خدمات یا فعالیت هایی هستند که به طور معمول توسط مدارس ارائه نمی شود. قریحه ها و استعدادهای برجسته در کودکان و نوجوانان تمام گروه های فرهنگی در سراسر لایه های اقتصادی و در تمام زمینه های تلاش انسانی یافت می شوند.

تاریخچه ی تیزهوشی و بااستعدادی

صدها سال است که افرادی دارای سهولت زیاد و غیر معمول در زمینه های هوش، ذکاوت و مهارت شناسایی شده اند. دامنه مواردی از این قبیل از آن کسانی که توانایی هایشان در حوزه های علم، فلسفه و هنر سیر می کند (مثل لئوناردو داوینچی) تا حوزه های خاصی از نبوغ مثل نبوغ موسیقی تجدید شده موزات و بتهوون و نبوغ علمی نیوتن، اینشتن و این اواخر، فیزکدان استیون هاوکینز متغیر است. برخی از فرضیه پردازان (مثل گاردنر) در مورد وجود دیگر حوزه های هوش و نبوغ مثل نبوغ جنبشی (واین گرتسکی و تیگر وودز) استدلال هایی و ادعاهایی کرده اند.

در هر صورت، ارزش و پذیرش اجتماعی چنین افراد با استعداد و توانا به طور قابل توجهی تغییر می یابد و صعود و نزول می کند(جردن، 2005). قبل از تحقیقات ترمن (1995) درر مورد توانای هوش و ذکاوت، عموماً چنین باور می شد که افراد دارای توان غیر معمول و بالای هوش و ذکاوت یا تحصیلی (مدرسه ای) افرادی عجیب و غریب هستند که محکوم به زندگی در انزوا یا حتی زحمت بیهوده هستند.

تحقیقات ترمن در مورد توان هوش و ذکاوت شروع به نشان دادن این امر کرد که چنین افرادی محکوم به بدبختی نیستند و آن ها درست شبیه، اگر نگوییم خیلی شبیه، افراد خوشحال و موفق و نرمال هستند. سه دهه بعد، مسابقه برای (تسخیر) فضا شروع شد و روس ها به طور موفقیت آمیزی اسپانیک را در سال 1957 به فضا پرتاب کردند. این سرآغاز عصر جدیدی در تصدیق، ترغیب و پرورش افراد با استعداد، دارای توان تحصیلی بالا خصوصاً توانایی عملی و ریاضیاتی بود(فیدلر، 1999).

در سال 1972، گزارش مارلند از نیازهای خاص دانش آموزان با استعداد خبر داد. این گزارش شامل تلاش هایی در مقیاس وسیع برای تعیین آن بود که چه شرایطی را مدارس ایالات متحده باید فراهم کند تا رشد هوش، استعداد و قریحه توانمندترین دانش آموزان را افزایش دهند. گزارش مارلند همچنین 6 زمینه را مشخص کرد که در آن دانش آموزان می توانستند با استعداد یا نابغه باشند. 1)توانایی عمومی هوش و ذکاوت، 2) استعداد آکادمیکی (تحصیلی) خاص، 3) تفکر خلاق یا سازنده 4) توانایی رهبری 5) توانایی در هنرهای بصری و اجرایی 6)توانایی روانی- حرکتی (مارلند، 1972 به نقل از فیدلر، 1999).

تا زمان این گزارش، مفهوم با استعداد، در سیستم های مدرسه ناشناخته بود. کمی بعد از گزارش مارلند قانون جاکوب کی جاویتس، قانون آموزش افراد با استعداد و نابغه در سال (1988) تصویب شد. این قانون لزوم فراهم کردن فرصت های مناسب آموزشی برای تمام دانش آموزان با هوش و با استعداد را در ایالات متحده آمریکا تصدیق می کند. این قانون جهت فراهم کردن آموزش خاص افراد با استعداد در ایالات متحده همچنان به توجیه و حمایت و پشتیبانی قانونی ادامه می دهد (فیدلر، 1999).

خصوصیات و ویژگی های مرتبط با افراد با استعداد

طبق نظر سیلورمن (1993)، ویژگی های هوشی و زکاوتی افراد با استعداد شامل موارد ذیل است: توان استدلال استثنایی، کنجکاوی از روی هوش و زکاوت، نرخ سریع فراگیری، مهارت در درک مجردات، فرآیند کامل تفکر، تخیل و تصور روشن، درک زود هنگم اخلاقی، اشتیاقی برای یادگیری، قدرت تمرکز، تفکر تحلیلی، تفکر واگرا، حس شدید به عدالت و ظرفیت تعقل. ویژگی های شخصیتی فهرست شده عبارتند از: بینش آفرینی، نیاز به درک، نیاز به تحریک روانی(ذهنی)، کمال گرایی، نیاز به درک/منطق، حس شوخ طبعی، حساسیت/ همدلی، شدت، پشتکار، خود آگاهی حاد، عدم هم رنگی با جماعت، قوانین پرس و جو/اقتدار، و تمایل به درون گرایی.

تحقیقات نشان داده، که دانش آموزانی که وقت بیشتری از صرف انجام تکالیف منزل و خواندنی های تفریحی می کنند به احتمال زیادتری از نظر تحصیلی با استعدادتر هستند تا آن هایی که این گونه کار نمی کنند. همچنین انتظارات بالای والدین و وضعیت اجتماعی اقتصادی خانواده نیز پیشگوهای مهمی در مورد استعداد هستند (کانستنتوپولاس و همکاران، 2001).

خرید و دانلود - 20,900 تومان
0

مقدمه

یکی از اهداف و وظایف مهم آموزش و پرورش ایجاد زمینه برای رشد همه جانبه فرد و تربیت انسان های سالم،کارآمد و مسئول برای ایفای نقش در زندگی فردی و اجتماعی است یکی از برنامه ها و فعالیت های که در تسهیل فرایند رشد تعلیم و تربیت دانش آموزان نقش مهمی ایفا می کند برنامه را هنمایی و مشاوره است در فرآیند راهنمایی و مشاوره تلاش می شود تا با در نظر گرفتن نقش هر یک از عوامل و موٌلفه های موثر در تعلیم و تربیت اعم از بر نامه های درسی، مدیر، معلم، عوامل اجرایی، والدین، گروه همسالان و سایر عناصر درون و برون از مدرسه و همچنین ویژگی های روانشناختی فردی و گروهی دانش آموزان با به کار گیری روش های علمی و تخصصی و فنون و تکنیک های راهنمایی و مشاوره به دانش آموزان کمک نمود. تا ضمن سازگاری عاطفی و روانی با شرایط و موقعیت های مختلف، نسبت به اخذ تصمیم و انتخاب مناسب و برنامه ریزی برای اجرای تصمیم های خویش اقدام نماید. و در خدمات راهنمایی و مشاوره ضمن شناخت ویژگی های جسمی،ذهنی،روانی،اخلاقی و اجتماعی دانش آموز موانع و مشکلات فرا روی رشد و بالندگی وی نیز شناسایی شده و به فرد کمک می شود. تا بتواند مسیر مناسب را در جهت رشد و تعالی فردی و اجتماعی خویش انتخاب و طی نماید و مشاور به عنوان یک فرد متخصص و هماهنگ کننده این خدمات به عنوان محور ترین عناصر مطرح است. و اساس کار مشاور بر ایجاد رابطه توام با اعتماد با دانش آموز، اولیاء، مدیر، معلم، و سایر عوامل موثر در رشد و بالندگی دانش آموز استوار است. لذا فرد مشاور علاوه بر دانش تخصصی باید از ویژگی های شخصیتی نظیر: گرم و صمیمی بودن، علاقمندی به کمک و یاری دیگران، ثبات روانی و عاطفی،استقلال فکری، تعهد، راز داری،نظم و انضباط کاری برخوردار باشد مشاور سعی می کند با جمع آوری اطلاعات فردی و محیطی مرتبط با دانش آموز طی یک برنامه ی منظم خدمات راهنمایی و مشاوره را با اصول و معیار های علمی در ابعاد سازگاری،عاطفی و روانی، تحصیلی و شغلی ارایه کند در این رابطه خدمات متنوع راهنمایی و مشاوره به صورت فردی و گروهی و اطلاع رسانی به هنگام در زمینه ی نیازهای دانش آموز به عنوان یک فعالیت پیشگیرانه مورد تاکید است. و در نظام جدید آموزش متوسطه ملاک های زیر در هدایت تحصیلی دانش آموزان دخالت داده می شوند:

1) شاخص پیشرفت تحصیلی در دروس خاص سال اول دوره متوسطه.

2) شاخص پیشرفت تحصیلی در دروس خاص دوره سه ساله راهنمایی.

3)استعداد تحصیلی اختصاصی(برآورد شده توسط دبیران دروس خاص)

4) هوش یا استعداد عمومی

5) علاقمندی به رشته تحصیلی (رتبه بندی شده توسط دانش آموز)

6) اولویت یا مناسب بودن رشته تحصیلی (رتبه بندی شده توسط اولیاء دانش آموز)

7) رغبت تحصیلی و شغلی

8) نتیجه بررسی های مشاور

تصور برنامه ریزان و مجریان طرح هدایت تحصیلی این است که سهم هر کدام از این عوامل در پیشرفت تحصیلی دانش آموز معنا دار است(www:http،1393)..

تاریخچه راهنمایی و مشاوره:

مطالعه زندگی اولیه در اعصار گذشته نشان می‌دهد که اکثر تعارضات مربوط به تصمیم‌گیری شغلی که در جامعه امروزی دیده می‌شود وجود نداشت.در تمدن‌های اولیه، فلاسفه، شیوخ یا سایر نمایندگان خدایان و مذاهب نقش مشاوره را بر عهده داشتند و سر چشمه‌های تاریخی مربوط به تکوین قابلیت‌های انسان را می‌توان در جوامع اولیه یونان دید.به این صورت که آنها بر تکامل و تقویت از راه آموزش و پرورش تأکید داشتند. اعتقاد بر این بود که در وجود فرد نیروهایی وجود دارد که قابل بر انگیخته شدن و هدایت به سوی اهدافی است که می‌تواند هم برای فرد و هم برای جامعه مفید باشد. از مشاوران یونان قدیم، افلاطون بیش از هر شخص دیگری به عنوان یکی از اولین کسانی شناخته می‌شود که بینش‌های روان‌شناختی را به صورت یک نظریه منظم سازماندهی کرده است (بهرامی1388؛108).

دومین مشاوره بزرگ تمدن‌های اولیه، ارسطو شاگرد افلاطون بود او به آنچه بعدها تبدیل به رشته روان‌شناسی شد خدمات مهمی نمود. یکی از خدمات عمده او مطالعه مردم در رابطه با محیط و با یکدیگر بود. فیلسوفانی چون لویی و ایوز نیاز به هدایت متناسب با طرز فکر و استعدادهای اشخاص را تشخیص دادند. در قرون وسطی تلاش‌های معطوف به مشاوره به طور فراینده‌ای تحت کنترل کلیسا در آمد. در اوایل قرون وسطی وظیفه ارشاد و هدایت جوانان در اختیار کشیشان قرار گرفت. در آن زمان تعلیم و تربیت عمدتاً تحت اختیار کلیسا بود. اولین کتاب‌هایی که برای کمک به جوانان در انتخاب حرفه مورد استفاد قرار گرفت در قرن هفدهم به چاپ رسید.

هوراس مان مشهورترین قرن 19 آمریکا در دوازدهمین گزارش سالانه خود عباراتی درباره مزایای نظام مدارس گنجانده، مزایایی که برای توسعه برنامه مشاوره و راهنمایی در یک قرن بعد از آن مفید واقع شد.پارسونز در کتاب خود سه عامل لازم برای انتخاب عاقلانه شغل را به این صورت عنوان می‌کند؛

- شناخت روشنی از خود، استعدادها، توانائی‌ها، علایق، آمال، امکانات محدودیت‌ها و سایر عوامل مربوط به خود.

- شناخت شرایط، امکان موفقیت مزایا و محدودیت‌ها، بیمه،امکانات و چشم انداز رشته‌های مختلف شغلی.

- استدلال صحیح در مورد رابطه این دو با یکدیگر.

به نظر راکول و رانتی سایر پیشگامان اولیه نهضت راهنمایی در آمریکا جسی دیویس، آنارید، الی ویور و دیوید هیل بودند خدمات آنها به مشاوره نیز باید مورد توجه قرار گیرد. روش دیویس مبتنی بر خودآموزی و مطالعه مشاغل بود به نظر می‌رسد که بنا به توصیف وی از مشاوره باید دانش آموزان را در زمینه ارزش‌های اخلاقی، سخت کوشی بلندپروازی صداقت و رسیدن به یک خصلت معقول به عنوان سرمایه ورود به دنیای کار راهنمایی و هدایت کرد. آنارید معتقد بود که خدمات راهنمایی برای نظام مدارس شهر سیاتل به عنوان وسیله رسیدن به بهترین دستاورد آموزشی ممکن می‌تواند اهمیت داشته باشد او نیازهای دنیای کار را بر خلاف فلسفه امروز مقدم بر نیازهای فرد می‌دانست. نتیجه این که در برنامه راهنمایی او درباره ارزش فرد بنا به قابلیت اشتغالی که دارد قضاوت می‌شود.ویور یکی از پیشتازان مشاوره موفق به دایر کردن کمیته راهنمایی معلم در کلیه دبیرستان‌های نیویورک شد که کار آن کمک به جوانان برای کشف قابلیت‌های خود و نحوه استفاده از این قابلیت‌ها برای دست یافتن به مناسب ‌ترین شغل بود. (راکول، وراتنی، 1961 به نقل از گیبسون؛ میشل؛ ترجمه ثنایی، 1388:؛ 26 تا 23).

پارسونز را به عنوان پدر نهضت راهنمایی آموزش و پرورش آمریکا می‌شناسند ولی احتمالاً خود او تصور نمی‌کرد که رشد نهضت از چند ده مشاوری که خودش ترتیب کرد به بیش از 000/50 مشاوری برسد که 70 سال بعد فقط در مدارس آمریکا خدمت می‌کنند. در سال 1913 نهضت نوپای راهنمایی از نظر تعداد و تخصص آنقدر رشد کرده بود که زمینه تأسیس انجمن ملی راهنمایی شغلی را فراهم کرد. اصطلاح راهنمایی بیش از 50 سال متدوال بود و به نهضت مشاوره مدارس اطلاق می‌گردید.


خرید و دانلود - 40,700 تومان
0

مبانی نظری و پیشینه تحقیق درباره کمال گرایی

دارای منابع کامل (فارسی و انگلیسی)

دارای رفرنس دهی استاندارد

تعداد صفحات: 17

بخشی از متن

  • کمال گرایی

در این بخش از این فصل به کمال گرایی، تعاریف کمال گرایی و دیدگاه ههای مطرح در زمینه کمال گرایی می پردازیم.

  • تعاریف کمال گرایی

کمال گرایی که از اوایل قرن بیستم مفهوم مورد علاقه روان شناسان بوده عبارت است از: «گرایش افراطی به بی عیب و نقص بودن، کوچک ترین اشتباه خود را گناه نابخشودنی دانستن و مضطربانه در انتظار پیامدهای شکست نشستن»(سامی، 1392).

کمال گرایی به وسیله برنز در سال 1980 به این صورت تعریف شده است: کمال گرایان کسانی هستند که استانداردهای بالا و غیر قابل دسترس را برای خود وضع می کنند، این گونه افراد تحت فشار زیاد قرار دارند و به طور دائم به سمت اهداف غیر ممکن به پیش می روند و ارزش خود را براساس کارایی، کمال و پیشرفت اندازه گیری می کنند (به نقل از تقدس، 1390).

هویت و فلت (1991) معتقدند که «کمال گرایی یعنی گرایش فرد به داشتن مجموعه ای از معیارهای بالا و افراطی و تمرکز به شکست ها و نقش عملکرد». شافران، کوپر و فیربرن (2002) کمال گرایی بالینی را این گونه تعریف کرده اند: «وابستگی مفرطی خود ارزیابی به تعقیب معیارهای آمرانه شخصی و خود تحمیل شده، حداقل در یک حوزه برجسته برخلاف پیام های منفی آن».

  • مبانی نظری و تاریخی کمال گرایی

می توان گفت که کما گرایی قدمتی به طول یک قرن دارد. و اولین کسانی که به کمال گرایی به عنوان یک موضوع مهم رفتار انسان توجه داشتند فیلسوفان و حکیمان بودند یکی از آنها ژانت (1898) بود که در مورد ایده ها و عقاید تثبیت شده داشتند ویژگی اصلی آنها سخت گیری و دقت بیش از حد بود، از دیگر فیلسوفان قدیمی ایبکتوس (1897) و دوبیز (1907) بودند که بر نگرش افراد که گاهی این عقاید و نگرش های سخت گیرانه می باشد و منجر به کمال گرایی انسان می شود توجه داشتند (به نقل از اگان، 2005).

زیگموند فروید

فروید بنیانگذار مکتب روان کاوی معتقد است که کمال گرایی و وسواس فکری و عملی ناشی از تثبیت در مرحله مقعدی زندگی کودک حدودا از 18 ماهگی شروع می شود و برای کودک، مقعد، نگهداری و دفع ادرار و مدفوع منبع لذت است همچنین شروع تجربه، جدایی و استقلال در این دوره همه شرایطی را ایجاد می کند که بین کودک و والدین تعارض و درگیری برای آموزش و توالت از یک سو و استقلال و وابستگی از سوی دیگر کودک را با مادر ی عصبانی روبه رو می کند. نتیجتا کودک حالتی از عشق و تنفر پیدا کرده و این قضیه زمینه شک و تردید بود. و کمال گرایی برای کودک فراهم می کند. از نگاه دیگر فروید کمال گرایی را نتیجه فراخود سخت گیر و تنبیه کننده که نیازمند رفتار و منش اخلاقی برتر در تمامی زمینه های زندگی است می دانست(به نقل از اگان، 2005).

به عبارت دیگر، به عقیده فروید(1959-1926)، زمانی که فرامن سخگیر، فرد را برای پیشرفت و رفتار عالی تحت فشار قرار می دهد، میل به کمال گرایی در فرد ظاهر می شود(به نقل از هیل و همکاران، 1997). فراخود که مرحله سوم شخصیت در نظریه ساختار شخصیتی فروید می باشد و از 5-4 سالگی در کودکان شکل می گیرد. بیان درونی ارزش ها اخلاقی والدین و اجتماع کودک است. کوشش فراخود بیش تر برای رسیدن به آرمان ها و کمال است تا واقعیت (به نقل از اگان، 2005).

خرید و دانلود - 18,700 تومان

0

مبانی نظری و پیشینه تحقیق درباره عملکرد حرکتی

دارای منابع کامل (فارسی و انگلیسی)

دارای رفرنس دهی استاندارد

تعداد صفحات: 19

بخشی از متن

  • عملکرد حرکتی

حرکت از نیازهای ضروری انسان است و توجه به‌ این نیاز در دوره‌های گوناگون زندگی،سلامت انسان را تضمین می‌کند (درشگی، 1386). یکی از مهمترین مهارت های انسان مهارت حرکتی است. این مهارت یکی از اشکار حرکت در انسان است که با توجه به الگوی رشدی و بنیادی بصورت سازمان یافته در جهت سازگاری آدمی مطرح است (شجاعی، 1388). هلر و همکاران (1963، 1965) اسمیت و اسمیت (1966) ریزن و آرونز (1959) بر اهمیت حرکت در رشد و پالایش توانائی های ادراکی و سازگاری آنها با ماهیچه ها و همچنین دستگاه عصبی کودک تاکید نمودند. کودک زمانی می تواند صحبت کند که بتواند بایستد یعنی توانایی حرکتی او رشد یافته و سپس زبان و ارتباط کلامی او ظاهر شود. بچه ی 5 ساله زمانی می تواند یک گره پروانه ای بزند که مهارت های حرکتی ظریف او رشد یافته باشد و همچنین میزان رشد شناختی او این مهارت را تکمیل کند (به نقل از رحیمی، 1389).

سنین پیش‌دبستانی و دبستانی‌ از دوره‌های مهم رشد‌ است‌ که به توجه ویژه‌ای در آموزش مهارت‌های حرکتی نیاز دارد.در این دوره،معلمین ورزش باید بیشتر روی رشد مهارت‌های حرکتی بنیادی تأکید کنند و در سال‌های بعد به فعالیت‌های مربوط به آمادگی‌ جسمانی بپردازند. عدم موفقیت در رشد مهارت‌های حرکتی بنیادی در خلال سال‌های حساس کودکی،ممکن است توانایی یادگیری مهارت‌های حرکتی پیشرفته‌تر در سال‌های بعد را محدود کند (درشگی، 1386).

به طور کلی در طبقه بندی مهارت های حرکتی انسان از لحاظ گروههای عضلانی درگیر، مهارت های حرکتی در دو دسته مهارت های درشت و ظریف طبقه بندی می شوند که رشد مهارت های حرکتی درشت برای بهبود عزت نفس و مهارت های حرکتی ظریف برای بسیاری از کارهای روزمره مثل لباس پوشیدن، شانه کردن و و نوشتن مهم باشند. در دوران کودکی این مهارت ها فرصتی مناسب برای برقراری ارتباط با دیگران و همکاری با آنان فراهم می کنند و نیز ثابت شده است که بین مقبولیت اجتماعی مثبت و توانمندی های حرکتی، بخصوص در پسران ارتباط مستقیمی وجود دارد. کودکان و نوجوانان دارای مشکلات حرکتی، در اجرای مهارت های حرکتی درشت با مشکل مواجه اند که به عدم شرکت آنها در ورزش، از دست دادن آمادگی جسمانی و کناره گیری از اجتماع و کاهش عزت نفس منتج می گردد(سپهری بناب، فرخی، ابراهیمی ثانی،1387).

  • مهارت های حرکتی درشت

اکثر مهارت‌های حرکتی بنیادی و ورزشی،در زمره‌ی مهارت‌های حرکتی درشت قرار دارند. مهارت‌های درشت،حرکاتی هستند که در آن‌ها از عضلات بزرگ بدن استفاده می‌شود و شامل‌ مهارت‌هایی هستند که برای حرکت بدن در فضا (حرکات جابه‌جایی)،حفظ تعادل در مقابل نیروی جاذبه زمین(حرکات پایداری)و دادن نیرو به اشیا و گرفتن نیروی از آن‌ها(حرکات دستکاری) مورد استفاده‌ قرار‌ می‌گیرند.تقویت مهارت‌های حرکتی درشت به ایمنی، محیط مناسب،داشتن یار برای تمرین و نظارت مربی یا والدین نیاز دارد. شناخت والدین و مربیان از مراحل رشد مهارت‌های حرکتی درشت می‌تواند،به‌ کودکان‌ در‌ آموختن این مهارت‌ها و اهمیت‌ دادن‌ به‌ آن‌ها کمک کند(درشگی، 1386).

خرید و دانلود - 18,700 تومان

0

مبانی نظری و پیشینه تحقیق با موضوع تیپ شخصیت

دارای منابع کامل (فارسی و انگلیسی)

دارای رفرنس دهی استاندارد

تعداد صفحات: 39

مفهوم شخصیت

شخصیت از واژه لاتین Persona گرفته شده و به نقابی اشاره دارد که هنرپیشه‌ها در نمایش استفاده می‌کردند. پرسونا (نقاب) به ظاهر بیرونی، ظاهر علنی که افراد به دور و بر خود نشان می‌دهند اشاره دارد. بنابراین بر اساس ریشه شخصیت، شخصیت به ویژگی‌های بیرونی و قابل رویت ما اشاره دارد. اما شخصیت تنها به نقابی که بر چهره می‌زنیم و نقشی که بازی می‌کنیم اشاره ندارد. هنگامی که از شخصیت سخن می‌گوییم ویژگی‌های متعدد فرد، کلیت یا مجموعه خصوصیات گوناگون که از صفات جسمانی فراتر می‌رود را به حساب می‌آوریم. این واژه تعداد زیادی از خصوصیات ذهنی و هیجانی را در بر می‌گیرد، خصوصیاتی که ممکن است نتوانیم مستقیماً آن‌ها را ببینیم و فرد شاید سعی کند آنها را از ما مخفی کند، یا شاید ما از دیگران مخفی کنیم (شولتز و شولتز، 2005، ترجمه سید محمدی،1386).

در لغت نامه وارن تعریف شخصیت چنین آمده است: شخصیت به جنبه‌های عقلی، عاطفی، انگیزشی و فیزیولژیک یک فرد گفته می‌شود. به عبارت دیگر به مجموعه مؤلفه‌هایی که انسان را سر پا نگه می‌دارد شخصیت گفته می‌شود. در این تعریف مجموعه عوامل در کنار هم قرار داده شده اما اشاره‌ای به یکپارچگی این عوامل و پویایی آنها نشده است (گروسی فرشی،1380).

آلپورت شخصیت را به این صورت تعریف کرد «شخصیت ساختاری پویا درون فرد متشکل از سیستم‌های روانی- جسمانی است که رفتار و افکار مشخصه او را تعیین می‌کنند» (شولتز و شولتز، 2005، ترجمه سید محمدی، 1386).

شلدون پویا بودن شخصیت را در تعریف خود مطرح نموده و چنین عنوان می‌کند: «سازمان یافتگی پویشی جنبه‌های ادراکی، عاطفی، انگیزشی و بدنی فرد را شخصیت گویند» (سیاسی، 1390).

کتل از مقوله محتوایی در شخصیت خارج شده و جنبه کاربردی شخصیت را در تعریف خود عنوان می‌کند و آن را چنین تعریف می‌نماید: «شخصیت چیزی است که به ما اجازه می‌دهد پیش بینی کنیم که شخص در یک موقعیت معین چه خواهد کرد و یعنی چه عملی از او ناشی خواهد شد» (گروسی فرشی، 1380).

  • نظریه‌های شخصیت

    • دیدگاه روان کاوی

از دیدگاه فروید، روان یا شخصیت انسان به مثابه ی تکه یخ قطبی بسیار بزرگی است که تنها قسمت کوچکی از آن آشکار است؛ این قسمت، سطح آگاه را تشکیل می دهد. بخش عمده دیگر آن زیر آب است که نا خودآگاه را تشکیل می دهد. بخش ناخودآگاه، جهان گسترده ای از خواسته ها، تمایلات، انگیزه ها و عقاید سرکوب شده است که انسان از آن ها آگاهی ندارد. در حقیقت، تعیین کننده اصلی رفتاره ای بشر، همین عوامل ناخودآگاه او هستند که از سه قسمت عمده تشکیل می شوند: نهاد، خود و فراخود. این سه عنصر اساسی شخصیت همواره و به صورتی متقابل بر یکدیگر تاثیر می گذارند؛ اما از لحاظ ساختار، کنش، عناصر تشکیل دهنده، و پویایی، به طرز مشخصی با یکدیگر تفاوت دارند. از نظر فروید، رفتار یا روان یا شخصیت انسان، همیشه محصول ارتباط متقابل متعاول وی ا متعارض این سه عامل است (شاملو، 1388).

خرید و دانلود - 18,700 تومان

0

مبانی نظری و پیشینه تحقیق درباره نارسایی هیجانی

دارای منابع کامل (فارسی و انگلیسی)

دارای رفرنس دهی استاندارد

تعداد صفحات: 34

  • نارسایی هیجانی

  • مفهوم عواطف و هیجانات

عواطف از بزرگترین نعمت های الهی اند که در انسان به ودیت نهاده شده، زندگی بدون آن ها، بی روح، تیره و ماشینی می نماید. و سلامت روانی و عقلانی انسان ها تا حد زیدی به سلامت عاطفی و هیجانی وابسته است. وضعیت عاطفی می تواند قضاوت های فرد در مورد رفتارهای خود و دیگران و نیز نحوه برخوردهای اجتماعی وی را تحت تاثیر قرار دهد. جلوه های هیجانی نقش های متفاوتی ایفا می کنند؛ از جمله اینکه به عنوان وسیله ای برای برقراری ارتباط با دیگران به کار می روند و فرد می تواند از طریق آن ها اطلاعاتی را در مورد احساسات، نیازها و امیال خود به دیگران منتقل نماید. از سوی دیگر نیز ما یا می گیریم پیام های هیجانی دیگران را بخوانیم، بازشناسی کنیم و طبق آن ها رفتاری مناسب انجام دهیم (قدیری، 1384).

طی سالیان به خاطر پیچیدگی زیاد هیجان، تعاریف مختلفی از آن ارائه شده است. پل کلینجا و آن کلینجا (1981) تعریفی را ارده کرده اند که عناصر اصلی تعاریف قبلی را شامل می شود. بر طبق این تعریف هیجان حاصل تعامل بین عوامل ذهنی، محیطی و فرایندهای عصبی و هورمونی است. آنها در تایید این تعریف، نکات زیر را مطرح می کنند (فرانکن،1939؛ ترجمه اسفند آباد، محمودی و امامی پور،1384):

هیجان ناشی از تجاربی عاطفی مثل لذت و ناراحتی است.

هیجان ها باعث می شوند تا فرد تبیین های شناختی خلق کند.

هیجان ها باعث انواع سازگاری های درونی مثل بالارفتن ضربان قلب می شود.

هیجان رفتارهایی را فرا می خواند که اغلب و نه همیشه، بیانی (خندیدن و گریستن)، هدفمند(کمک کردن یا اجتناب کردن) انطباقی (حذف چیزی که تهدیدی بالقوه برای بقا محسوب می شود) هستند.

براساس این تعریف، هیجان ناشی از فرایند های زیست شناختی، آموخته شده و شناختی است. دیگر عملکرد مهم هیجان عبارت از رفتار پاداش دهنده و تنبیه کننده است. وقتی فرد هیجان بسیار مثبتی را تجربه می کند، به احتمال زیاد به رفتارهایی می پردازد که موجب تولید مجدد آن هیجان شود. به همین صورت، وقتی فرد هیجان بسیار منفی را تجربه می کند، از رفتارهایی که باعث بروز مجدد ان هیجان می شود اجتناب می کند. به بیان دیگر، هیجان در حکم تقویت های رفتاری است (فرانکن،2002؛ ترجمه اسفند آباد و همکاران،1384).


خرید و دانلود - 18,700 تومان
0

مبانی نظری و پیشینه تحقیق درباره شخصیت

دارای رفرنس دهی استاندارد

تعداد صفحات: 35

شخصیت

تعریف شخصیت

لغت شخصیت در زبان لاتین (personalite) و در زبان انگلوساکسون (personality) خوانده می‌شود، ریشه در کلمه لاتین (Persona) دارد (شاملو، 1388). این کلمه به نقابی اشاره دارد که هنرپیشه‌ها در نمایش استفاده می‌کردند. پرسونا (نقاب) به ظاهر بیرونی، ظاهر علنی که افراد به دور و بر خود نشان می‌دهند اشاره دارد؛ بنابراین بر اساس ریشه شخصیت، شخصیت به ویژگی‌های بیرونی و قابل رویت ما اشاره دارد؛ اما شخصیت تنها به نقابی که بر چهره می‌زنیم و نقشی که بازی می‌کنیم اشاره ندارد. هنگامی که از شخصیت سخن می‌گوییم ویژگی‌های متعدد فرد، کلیت یا مجموعه خصوصیات گوناگون که از صفات جسمانی فراتر می‌رود را به حساب می‌آوریم. این واژه تعداد زیادی از خصوصیات ذهنی و هیجانی را در بر می‌گیرد، خصوصیاتی که ممکن است نتوانیم مستقیماً آن‌ها را ببینیم و فرد شاید سعی کند آن‌ها را از ما مخفی کند، یا شاید ما از دیگران مخفی کنیم (شولتز و شولتز، 2005، ترجمه سید محمدی،1392).

شخصیت را بر مبنای صفت بارز، یا مسلط یا شاخص فرد نیز تعریف کرده‌اند و بر این اساس است که افراد را داری شخصیت برون گرا، یا درون‌گرا یا پرخاشگر و امثال آن می‌دانند. در واقع چنین فرض می‌شود که در شرایط مختلف، حالت بارز یکی، پرخاشگری و دیگری، درون‌گرایی است. این‌گونه برداشت از شخصیت، در محدوده تیپ‌شناسی می‌گنجد (شاملو، 1388).

آلپورت شخصیت را به این صورت تعریف کرد «شخصیت ساختاری پویا درون فرد متشکل از سیستم‌های روانی- جسمانی است که رفتار و افکار مشخصه او را تعیین می‌کنند» (شولتز و شولتز، 2005، ترجمه سید محمدی، 1392).

شلدون پویا بودن شخصیت را در تعریف خود مطرح نموده و چنین عنوان می‌کند: «سازمان یافتگی پویشی جنبه‌های ادراکی، عاطفی، انگیزشی و بدنی فرد را شخصیت گویند» (سیاسی، 1390).

گیلفورد (1959) شخصیت را بدین گونه تعریف کرده است، شخصیت عبارت است از: الگوی منحصربه‌فرد صفات شخصیتی است. درحالی‌که ریموند کتل (1950)، شخصیت را این‌گونه تعریف کرده است. شخصیت امکان پیش‌بینی آنچه را که فرد در موقعیتی خاص انجام خواهد داد، فراهم می‌کند (راس، 1992؛ ترجمه جمالفر، 1386).

نظریه‌های شخصیت

دیدگاه روان پویایی

از دیدگاه فروید، روان یا شخصیت انسان به مثابه‌ی تکه یخ قطبی بسیار بزرگی است که تنها قسمت کوچکی از آن آشکار است؛ این قسمت، سطح آگاه را تشکیل می‌دهد.


خرید و دانلود - 24,200 تومان
0

مبانی نظری و پیشینه تحقیق درباره ابعاد جهت گیری زندگی

دارای منابع کامل (فارسی و انگلیسی)

دارای رفرنس دهی استاندارد

تعداد صفحات: 12

بخشی از متن:

  • جهت گیری زندگی

در این بخش از این فصل به بررسی دو بعد جهت گیری زندگی (خوش بینی و بدبینی) می پردازیم.

  • خوش بینی و بدبینی

آیا خوش بینی و بد بینی دو قطب یک پیوستارند؟ اگر هستند، پس دلیلی ندارد که ارزیابی های جداگانه ایاز این دو سازه به عمل آوریم. پژوهش های اخیر نشان می دهد که این دو قطب های یک پیوستار نیستند (مارشال و همکاران، 1992). به نظر می رسد بد بینی با حالت نورتیک (روان نژدی) و عاطفه منفی مرتبط است، در حالی که خوش بینی با برون گرایی و عاطفه مثبت مرتبط است. به عبارت دیگر در حالی که خوش بین ها تمایل دارند پذیرای تجارب یا محرک های جدید باشند، افراد بدبین تمایل دارند تعاملاتشان را با دنیای خارج هرچه می توانند کاهش دهند(فرانکن،1939؛ ترجمه اسفند آباد و همکاران،1384).

  • مفهوم خوش بینی

شی یر و کارور (1985) خوش بینی را به این صورت تعریف کرده اند: خوش بینی انتظاری تعمیم یافته برای رخ دادن پیامدهای خوب به هنگام برخورد با مشکلات مهم زندگی است. شی یر و کارور با استفاده از مقیاس جهت گیری زندگی توانستند رابطه ای مثبت بین خوش بینی، سلامتی و بهبودی بعد از عمل جراحی پیدا کنند (شی یر و کارور، 1989). به طور کلی خوش بینی نشان دهنده نگرش مثبت یا پیش آمادگی است برای اینکه چیزهای خوب رخ خواهند داد(فرانکن،1939؛ ترجمه اسفند آباد، محمودی و امامی پور،1384).

عموم مردم خوش بینی را به صورت در نظر گرفتن نیمه پر لیوان، یا دیدن لایه ای براق در هر پدیده، یا عادت به انتظار پایانی خوش داشتن برای هر دررد سر واقعی، در نظر می گیرند. زاویه «تفکر مثبت» از مثبت اندیشی و خوش بینی، بیانگر آن است که خوش بینی مستلزم تکرار عبارت هایی تقویت کننده با خود است، مانند اینکه «من هر روز به انحاء مختلف دارم پیشرفت می کنم» یا تجسم آنکه همه کارها با موفقیت انجام می پذیرد. در تمامی این موارد، تجلیلاتی از خوش بینی و مثبت اندیشی وجود دارد، اما با این حال خوش بینی عمیق تر از اینهاست(سلیگمن، ترجمه داورپناه، 1388).

خرید و دانلود - 16,500 تومان

0

توضیحات: فصل دوم پژوهش کارشناسی ارشد و دکترا (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

  • همرا با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
  • توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
  • پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
  • رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

  • منبع :                      دارد (به شیوه APA)
  • نوع فایل: WORD و  با فرمت doc


قسمتی از مبانی نظری متغیر:

اعتماد در کارکنان

اعتماد به عنوان یک مفهوم مهم در رشته های مختلفی مانند مدیریت، اخلاق جامعه شناسی، روانشناسی، و اقتصاد تلقی می شود (کولکوییت، اسکات و لپین، 2007) عملکرد کلی کارکنان علاوه بر سطح عملکرد تکلیفی آنان از رفتارهایی همچون دزدی، بدرفتاری با همکاران و عدم حمایت از اهداف سازمان یعنی رفتارهای انحرافی محیط کار نیز تأثیر می پذیرد (اونیل و هاستینگز، 2011) در دهه گذشته موضوع رفتارهای انحرافی در محیط کار، به طورفزاینده ای در پژوهش های سازمانی مطرح بوده اند. رفتارهای انحرافی از قبیل دزدی (گرینبرگ، 1990)، اجتناب از اعمال تلاش (فاکس و اسپکتور، 1996) که هنجارها، اهداف خط مشی ها و قوانین سازمانی را نقض می کنند، می توانن تأثیرات عمیقی بر فرد و سازمان داشته باشند. چنین رفتارهایی سبب وارد آمدن خسارات مالی و جانی متعددی به کارکنان سازمان و به طور کلی جامعه می شوند و دستیابی به اهداف سازمان را مختل می سازند. برخی پژوهشگران بر این  اعتقادند که رفتارهای انحرافی در محیط کار را می توان به دو دسته تقسیم نمود:  دسته اول شامل پرخاشگری پنهان است که طی آن کارکنان به گونه های مخفیانه و زیرکانه به انجام دادن رفتارهایی  منفی مانند استفاده از منابع سازمانی در جهت منافع شخصی می پردازند. دسته دوم پرخاشگری آشکار را دربرمی گیرد که در آن افراد به طور مستقیم نیات منفی خود را در قالب حمله فیزیکی و یا تخریب  اموال سازمان نشان می دهند (بیورکویست، اوسترمن و هلت – بک، 1994، به نقل از اسکرودر، 2009).

تعهد سازمانی عامل مؤثری در رفتار سازمانی کارکنان و بازده سازمانهاست و عبارت از نگرشهای مثبت یا منفی افراد نسبت به کل سازمانی است که در آن مشغول به کارند.شخص دارای تعهد سازمانی، نسبت به سازمان احساس وفاداری قوی دارد. در حالی که فرد دارای تعهد اسلامی، مسئولیت را امانتی الاهی می داند و خود را متعهد به حفظ و حراست از آن می بیند و با تمام وجود در جهت انجام دادن وظایف محوله و کسب رضای حق تعالی کوشش می کند.

با توجه به اهمیت موضوع که تعهد سازمانی در ایجاد وفاداری کارکنان نقش مؤثری را ایفا می کند و تأثیر آن بر بازده کار سازمان به بعضی عوامل مؤثر در پیدایش تعهد سازمانی اشاره می گردد:

  • هر چه فرد در شغل محوله دارای سطح بالاتری از مسئولیت، استقلال و شغل مورد علاقه و غیر تکراری باشد، تعهد سازمانی بیشتری ابراز می دارد. در مقابل، فرصت های ارتقای شغلی کمتر، تنش بیشتر و ابهامات مربوط به شغل تمایل به نشان دادن سطح پایینتر تعهد را به وجود می آورد.
  • هر چه امکان یافتن شغل بهتری برای فرد وجود داشته باشد، مطلوبیت چنین جایگزین هایی سبب پیدایش تعهد فردی کمتری می گردد.
  • کارکنان مسن تر و آنان که دارای سابقه ی کار هستند و آنان هایی که از سطح بازده کاری خویش راضی اند، به گزارش سطوح بالاتر تعهد سازمانی نسبت به دیگران گرایش دارند.
  • افرادی که از سرپرستان خود و عدالت ارزشیابی بازده کاری خویش رضایت بیشتری دارند و احساس می کنند که سازمان در زمینه مسایل رفاهی به آنان توجه بیشتری دارد، سطح تعهد بالاتری دارند.
  • هرچه مشارکت کارکنان در تصمیم گیری ها زیادتر باشد، تعهد سازمانی بیشتر می شود.

 حال که تا حدودی تعریف و عوامل مؤثر در پیدایش تعهد سازمانی مطرح گردید، به آثار آن بر چند جنبه از رفتار کاری کارمندان اشاره می گردد:

الف) میزان غیبت و ترک شغل افرادی که دارای احساس تعهد بالاتری هستند، پایینتر است.

ب) اشخاصی که دارای تعهد بیشتری هستند، کمتر به جستجوی شغل دیگری می پردازند.

پ) تعهد سازمانی با تلاش و عملکرد ارتباط دارد. یعنی هر چه تعهد کارمندان نسبت به سازمان خود بیشتر باشد، تلاش آنان برای بهتر انجام دادن کار بیشتر است.



- Colquitt , scott , & lepine

- onieill & hastings

- fox & spector

- bjorkqvist , osterman & hjelt - back

- schroeder


خرید و دانلود - 29,700 تومان