پاورپوینت ادبیات سوم راهنمایی
نوع فایل: پاورپوینت ()
قسمتی از متن پاورپوینت:
تعداد اسلاید: 10 صفحه
ادبیات سوّم راهنمایی قالب شعر دانایی مثنوی است.
مثنوی: شعری است که هر بیت آن قافیه ای جداگانه دارد و بیشتر برای سرودن داستانها و مطالب طولانی مناسب است. مانند: شاهنامهی فردوسی، پنج گنج نظامی، بوستان سعدی، مثنوی معنوی مولوی.
نمودار مثنوی:
----------$ ------------$
----------# ------------#
----------@ -----------@ دانایی 1- بدان کوش تا زود دانا شوی چو دانا شوی زود والا شوی
معنی: تلاش کن تا هرچه زودتر به دانایی برسی که اگر به آن دست یابی، به بزرگی ها دست خواهی یافت.
در این بیت و بیت بعدی، تکرار حرف (الف) واج آرایی وجود دارد.
نه دانا تر آن کس که والاتر است که والاتر است آن که داناتر است
معنی: کسی که بلند مرتبه تر از دیگران است، الزاماً دانا تر از دیگران نیست بلکه آن کسی که داناتراست، نسبت به دیگران مرتبه ی بالاتری دارد.
آرایه ی قلب: به جابه جایی اجزای جمله در شعر و نوشته های ادبی، که باعث عمق معنا در آن می شود، آرایه ی قلب می گویند.
طرد و عکس: این آرایه، یکی از عناصر زیبایی سخن است که در آن مصراع اول را با جابه جا کردن کلمات در مصراع دوم تکرار می کنند.
پیداست که این تکرار باید چنان باشد که موجب رونق و حسن کلام گردد و بر ضعف و سستی طبع شاعر حمل نشود، و گرنه اجتناب کردن از این گونه تکرارها، بهتر و با آرایش سخن مناسب تر است.
مثال:
بوستان بر سرو دارد آن نگار دلستان آن نگار دلستان، بر سرو دارد بوستان
گلستان باشد شکفته، بر صنوبر بس عجب بر صنوبر بس عجب باشد شکفته گلستان
البته این تکرارها باید سبب زیبایی کلام شود و هنر به کار رفته در آن مشخص باشد. نبینی ز شاهان که بر تختگاه ز دانندگان باز جویند راه
معنی: آیا شاهانی را که بر تخت شاهی تکیه زده اند نمی بینی؛ که(برای حکومت کردن) از دانایان راه نمایی می خواهند.
اگر چه بمانند دیر و دراز به دانا بودشان همیشه نیاز
معنی: اگرچه روزگار درازی ماندگارند و سلطنت می کنند؛ ولی همیشه به دانایان و دانشمندان نیازمندند.
5- نگهبان گنجی تو از دشمنان و دانش نگهبانِ تو جاودان
معنی: تو اموال و دارایی هایت را از دشمنان مراقبت می کنی، در حالی که دانایی حافظ و نگهبان همیشگی جانِ توست. به دانش شود مرد، پرهیزکار چنین گفت آن بخرد هوشیار
معنی: با دانش انسان به پرهیزکاری میرسد. آن فرزانه ی هوشمند چنین گفت:
می تواند با بیت بعدی موقوف المعانی باشد.
که دانش زتنگی پناه آورد چو بیراه گردی به راه آورد
معنی: دانایی تو را از تنگناها رها می کند و هنگام گمراهی، راه را به تو نشان می دهد.
شاعر: بوشکور بلخی
*** 1-علم بال است مرغ جانت را بر سپهر او برد روانت را
معنی: علم بال و پر مرغِ جانِ توست و جان و روح تو را اعتلا میبخشد و تا آسمانها بالا میبرد.
سپهر: آسمان، گردون روان: روح، جان
مرغِ جان: ترکیب اضافی، اضافه ی تشبیهی
دل بی علم، چشمِ بی نور است مرد نادان زِ مردمی دور است
معنی: انسان بدون دانایی، مانند چشمی است که توانایی دیدن ندارد؛ و آدم نادان از انسانیت فاصله ی زیادی دارد.
مردمی: انسانیت
آرایه ی تشبیه: دلِ بی علم(طرف اول) / چشمِ بی نور(طرف دوم) / رکن سوم یا وجه شبه، (نابینایی و ناتوانی در تشخیص) است (رکن 4) حذف شده است.
بین مرد و مردمی آرایه ی جناس زاید افزایشی وجود دارد. نیست آب حیات جز دانش نیست باب نجات جز دانش
معنی: بجز دانایی برای زندگی جاویدان راز و رمزی وجود ندارد و برای رستگاری و رهایی جز دانش راهی نیست.
توجه: متن بالا فقط قسمت کوچکی از محتوای فایل پاورپوینت بوده و بدون ظاهر گرافیکی می باشد و پس از دانلود، فایل کامل آنرا با تمامی اسلایدهای آن دریافت می کنید.
خرید و دانلود - 9,900 تومان
- لینک منبع
تاریخ: پنجشنبه , 14 دی 1402 (22:05)
- گزارش تخلف مطلب