امروز جمعه 02 آذر 1403 http://sell.cloob24.com
0

توضیحات: فصل دوم پژوهش کارشناسی ارشد و دکترا (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

  • همرا با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
  • توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
  • پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
  • رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
  • منبع :                      دارد (به شیوه APA)
  • نوع فایل: WORD و  با فرمت doc


قسمتی از مبانی نظری متغیر:

سبک رهبری دانشی 

تعاریف و مفاهیم رهبری

اصطلاح رهبری ابتدا به وسیله «هنری فایول» تحت عنوان جهت دهی یا دستور دهی به عنوان یکی از وظایف پنج گانه مدیریت مطرح شد، سپس واژه هدایت به عنوان معادل فارسی این عبارت وارد متون مدیریتی گردید و امروزه از واژه رهبری به جای هدایت و جهت دهی استفاده می کنند (برومند و سکاسی، 1389: 24).

رهبری پدیده ای پیچیده است و شامل رهبر و خصوصیات وی، پیروان و ویژگی های آنان و شرایط و موقعیت می باشد. بعضی از پژوهشگران رهبری، روی شخصیت، خصوصیات فیزیکی و یا رفتار های رهبری تمرکز دارند، برخی روی روابط رهبر و پیروان و تعدادی هم روی اینکه چگونه جنبه های مختلف یک موقعیت بر رفتار رهبران تاثیر می گذارد، توجه دارند (برومند و سکاسی، 1389: 6).

مفهوم رهبری از ابعاد مختلفی مورد بحث و بررسی قرار گرفته است بدین صورت که گروهی رهبری را بخشی از وظایف مدیریت می دانند و گروهی دیگر معتقدند رهبری نسبت به مدیریت مفهوم وسیعتری دارد و عبارت است از توانایی ترغیب دیگران به کوشش مشتاقانه جهت هدف های معین. پس رهبری فعالیتی است که مردم را برای تلاش مشتاقانه در جهت کسب اهداف گروهی تحت تاثیر قرار می دهد و برخی نیز به تحت تاثیر قرار دادن دیگران جهت کسب هدف مشترک رهبری می گویند(میر سپاسی،331:1382).

2-تعاریف رهبری

برخی از تعاریف رهبری عبارتند از:

1-فرآیند رهبری با رفتن یک گروه مشخص به دنبال یک فرد مشخص برای تحقق پذیری اهداف مشخص پدید می آید (امیر کبیری، 487:1385).

2-رهبری عبارت است از تاثیر گذاری نه قدرت و اقتدار (کاروسلی، ترجمه توفیقی،32:1385).

3-رهبری استفاده از جبر و زور را شامل نمی شود و مدیری که برای هدایت فعالیت های زیر دستانش به زور متوسل می شود اعمال رهبری نمی کند. یعنی همانطور که در گذشته گفته شد یک مدیر و یا یک سر پرست ممکن است رهبر باشد و یا نباشد. همچنین لازم به یادآوری است که ویژگی های که به رهبر دست داده می شود ممکن است ویژگی هایی باشند که رهبر حقیقتاً از آن ها بر خوردار است یا ممکن است رهبر فقط تصور کند که دارای چنین ویژگی هایی می باشد (مورهد گریفین  ، ترجمه الوانی و معمار زاده، 1383: 35).

4-رهبری رابطه ای است که در آن یک شخص، رهبر؛ دیگران را از روی میل، به کار کردن با همدیگر درباره وظایف مربوطه، وا می دارد تا به آنچه که می خواهد نائل شود (تری ، 1977: 410).

5-رهبری ابتکار فعالیت هایی است که منجر به تعیین الگوی سازگار تعامل گروه، به سوی حل مسائل متقابل گردد (حقیقی و دیگران، 1384: 123).

6-رهبری عبارت است از توانایی ایجاد حالتی در کارکنان که با اعتماد به نفس و علاقه مندی انجام وظیفه نمایند (مشبکی، 1385: 258).

7-رهبری عبارت است از عمل تاثیر گذاری بر افراد به طوری که از روی میل و علاقه برای هدف های گروهی تلاش کنند  (هرسی و بلانچارد، ترجمه فارسی، 97:1382).

8-رهبری را فرآیندی گویند که ضمن آن مدیریت سازمانی می کوشد تا با ایجاد انگیزه و ارتباطی موثر انجام سایر وظایف خود را در جهت تحقق اهداف سازمانی تسهیل کند و کارکنان را از روی میل و علاقه به انجام وظایفشان ترغیب کند (الوانی، 137:1380).

9-رهبری عبارت است از بکار بردن اختیار و تصمیم گیری (حقیقی و دیگران،124:1384).

10-رهبری مجموعه فرایند هایی است که سازمان را در موقعیت برتر قرار می دهد یا آن را به نوعی با تغییر شرایط سازگار می کند. رهبری آینده را برای آن ها بوجود می آورد که علی رغم وجود موانع به آن دست یابند (کاتر، ترجمه فارسی،:241381).

با توجه به تعاریف ذکر شده و دیگر تعاریف های موجود در مورد رهبری می توان چنین نتیجه گیری کرد که همگی توافق دارند که رهبری مستلزم نفوذ کردن و تاثیر گذاردن بر افراد است.

3-تفاوت رهبری با مدیریت

معمولا ً مدیریت و رهبری را یکی و مانند هم می دانند؛ در حالی که تصّور ما این است که وجه تمایز مهّمی بین این دو مفهوم وجود دارد. در واقع رهبری مفهومی است وسیعتر از مدیریت. مدیریت نوعی از رهبری است که برای رسیدن به مقاصد سازمان به آن تکیه می کند. بنابر این اختلاف اصلی بین این دو مفهوم در واژه سازمان نهفته است. رهبری زمانی صورت می گیرد که کسی سعی داشته باشد بر رفتار فرد یا گروهی، بدون در نظر گرفتن علت امر، تاثیر بگذارد. چه این تاثیر بر هدف های مشخص باشد یا برای هدف های یک دوست. چه با هدف های سازمان هماهنگی داشته باشد چه نداشته باشد(هرسی و بلانچارد، ترجمه فارسی، 1385: 5).

از دراکر نقل شده است که «رهبران کارهای درست انجام می دهند، اما مدیران کارها را درست انجام می دهند» به عبارت دیگر، رهبران با بهره گیری از قابلیت های فردی خود ایده تولید و راه حل ارائه می دهند، و مدیران راه حل ها را به مرحله اجرا می گذارند. لازم به تاکید است که رهبر فقط ایده دهنده نیست، بلکه قادر است ایده هایش را به گونه ای بیان کند که برای پیروان جذابیت داشته باشد و موجب حرکت آن ها شود، بنابراین، ویژگی و مهارت اصلی رهبری از نوع نرم است. مطالعه رویدادهای تاریخی حکایت از این دارد که رهبران معمولاً در شرایط بسیار سخت توانسته اند در قلب و فکر پیروان نفوذ کنند و بر موانع بزرگ غلبه نمایند. تفاوت دیگر رهبران و مدیران این است که رهبران از سکون و یکنواختی گریزانند و مدام در فکر ایجاد تحول یا انجام متفاوت کار ها هستند. بر عکس مدیران حافظ وضعیت موجودند و کمتر ذهنشان به سوی ایده ها و روش های جدید منحرف می شود (شیرازی، 1389: 172).

مدیریت و رهبری یکسان نیستند مدیریت برای نفوذ در دیگران متکی به مقام رسمی است، در حالیکه رهبری از یک فرآیند نفوذ اجتماعی ناشی می شود، بنابراین ممکن است یک نفر، مدیر، رهبر و یا هر دو آن ها باشد. یک نفر نیز می تواند مقام رسمی داشته باشد، مانند کسی که در رأس یک گروه گمارده می شود، یا غیر رسمی باشد، مانند کسی که از بین اعضای معمولی یک گروه و با رضایت دیگر اعضا به عنوان رهبر ظهور می کند (مورهد و گریفین، ترجمه فارسی، 1375: 274).



Henry Fayol

Karosli

1 Muehed & Grifen

Terry

Kater

Hersi & Blanchard

Deraker

Morhead & Greefein


خرید و دانلود - 29,700 تومان