امروز جمعه 21 اردیبهشت 1403 http://sell.cloob24.com
0

1- آزمون مقدماتی (سنجش آغازین)

2- پیش آزمون از (پیشدانسته های درس)

3- ارائه اهداف کلی و رفتاری درس

4- توضیحات روی اسلایدها

اصول مدیریت آموزشی

«هدفهای رفتاری درس»

فصل اول (مقدمه)

زمینه فرهنگی - اجتماعی مدیریت نظام آموزشی

فصل دوم

«تمرکز و عدم تمرکز در مدیریت آموزش و پرورش»

فصل سوم

«تمرکز و عدم تمرکز ساختاری»

«ویژگیهای نظام آموزشی متمرکز»

«ویژگیهای نظام آموزشی غیر متمرکز»

«تمرکز ساختاری»

«تمرکز و عدم تمرکز اداری»

«مقایسه عدم تمرکز ساختاری و اداری»

«روابط با سایر متغیرهای سازمانی»

«ویژگیهای بی همتای مدیریت آموزشی»

- فراگردهای سازمانی چه تفاوتهایی دارند؟

فصل چهارم؛

اهداف آموزشی در مقایسه با اهداف سازمانهای دیگر از 3 خصوصیت برخوردارند:

«کارکردهای آموزشی»

«ارتباط بین وظایف»

«ترتیبات»

«مبانی نظری مدیریت آموزشی»

فصل پنجم

«جایگاه نظریه در مدیریت آموزشی»

«رابطه تئوری و عمل»

اجزای مهم تئوری«نظریه» {Theory}

«فراگرد تئوری پردازی»

فصل ششم؛

«فرضیه»

«نظریه فرلو»

طبقه بندی نیازها

در نظریه مزلو

«ارزش تئوری»

تئوری حداقل به سه طریق در عمل بکار می آید:

«نظریه های مدیریت علمی»

مضامین اصلی کتاب «مدیریت علمی»:

مبنای فلسفی «تیلوریسم»

«تاثیر تیلوریسم بر مدیریت آموزشی»

نظریه مدیریت اداری (نظریه کلاسیک سازمان)

کتاب فایول «مدیریت صنعتی و عمومی» است

«تاثیر نظریه مدیریت اداری بر مدیریت آموزشی»

«نظریه روابط انسانی»

نظریه پرداز بعدی این نظریه «التون میو» است.

جوانب مهم روابط انسانی از دید «گریفیث»

نظریه بروکراسی «ماکس وبر»

اصول اساسی

بروکراسی

دو ملاک تشخیص اختیار عبارتند از:

«انواع اختیار» از دید وبر

«بروکراسی نوع آرمانی»

«ویژگی های اصلی بروکراسی»

مفهوم سه بعدی مدیریت آموزشی

عناصر اصلی طبقه بندی

سه بعدی عبارتند از:

«خصوصیات سیستم»

چرخه فعالیت ها

«خرده سیستم و فراسیستم»

بازخورد (Feed-Back)

اجزای سیستم:

«نظریه سیستمی سازمان»

«نظریه سیستم اجتماعی»

مدیریت به عنوان یک فراگرد اجتماعی

فراگرد مدیریت از سه نقطه نظر قابل ملاحظه است:

«وجوه تحلیلی سیستم اجتماعی»

«بعد شخصی»

نسبت های متغیر نقش و شخصیت در رفتار

«یگانگی فرد و سازمان»

کشمکشهای فرد و سازمان

ملاک های رفتاری سازمانی

روابط انتظارات و نیازها با اثربخشی،کارایی،رضایت

«رهبری و مدیریت»

در چهارچوب تئوری سیستم اجتماعی سه سبک مدیریت یا رهبری قابل تشخیص است:

رفتار سازمانی را در سه سطح می توان ملاحظه کرد:

اهم ویژگیهای روانشناختی برای فهم رفتار فردی:

«رابطه بین نیاز، سائق و هدف»

سطوح مختلف تعامل فرد و سازمان


خرید و دانلود - 38,500 تومان
0

نظریه‌ی سیستم­ها که مولود تفکر سیستمی و رویکرد سیستمی به مسائل و موضوعات گوناگون است، در جریان توسعه و تحول اندیشه­ها به تدریج شکل گرفته و روش­شناسی علوم مختلف را دستخوش دگرگونی کرده است. به زعم این رویکرد، رشته­های گوناگون علمی از روش­ها، واژه­ها، و اصطلاحات یکدیگر بهره گرفتند. یکی از تبعات مهم این نوع تفکر و رویکرد، اتخاذ رویکردی کلی نسبت به تمام علوم است.

رویکرد مورد نظر، برای نگریستن به چیزهای مختلف از منظری واحد، راه و روشی خاص را فراهم آورده است. مطالعه­ی انواع و اقسام مختلف سیستم­ها در رشته­های گوناگون علمی تغییرات مهمی در تفسیر واقعیت مورد بررسی آن‌ها ایجاد کرده و شکل­گیری روش­شناسی جدیدی را در آن‌ها نوید بخشیده است. همین امر باعث بکارگیری و رواج طیف وسیعی از مفاهیم و اصطلاحات متداول در رشته­های دیگر و کشیده شدن جهت مطالعات به سمت ایده­های جدید و مطالعات میان­رشته­ای شده است.

یکی از تحولات عظیم این رویکرد، اندیشه به هر سیستم با نظر به کل آن و با پیچیدگی خاص آن است، زیرا دیگر، رویکرد تحلیلی به تنهایی نمی­توانست و نمی‌تواند در مورد سیستم­هایی با روابط متقابل پیچیده بکار گرفته شود. شبیه­سازی و پیدایش دانش­های جدید، مولود همین رویکرد است.

مفهوم «سیستم» یکی از لوازمات و عوامل وحدت­بخش در میان علوم، یا به تعبیر دیگر، یکی از اصطلاحات و مفاهیم شناخته­شده­ برای افزایش ارتباط میان رشته­های مختلف است. سیستم، مفهوم جدیدی نبود، اما کاربرد مشابه آن در رشته­های گوناگون علمی، کاملاً نو و جدید بود. بکارگیری مفهوم جدید سیستم، نقاط اشتراک، اصول و مبانی ثابت و همسان میان سیستم­های گوناگون را آشکار ساخت و روابط میان علوم مختلف را غنی­تر ساخت. برای مثال، کل­گرایی در مکتب ساختارگرایی از ارکان تفکر سیستمی شد و باعث شد تا اندیشمندان با روشی مشابهِ روش­شناسیِ ساختارگرا کار خود را پیش ببرند.

درحقیقت، آشکار شدن برخی نارسائی­ها و بحران­ها در روش­شناسی­های کلاسیک، عامل استقبال دانشمندان علوم مختلف از پارادایم­های جدید شد. رویکرد مورد نظر در اوایل سده بیستم درصدد یافتن مفرّی، جهت گریز از بحران­های پیش آمده در شناخت علمی بود، بحران­هایی از قبیل عدم اعتماد به روش­شناسی متمایل به عنصرگرای که هر پیچیده­ای را با تقلیل به ساده و هر کلی را با تقلیل به اجزایش تعریف می­کرد. در این روش­شناسی تصور می­شد با شناخت ویژگی­های عناصر و اجزاء هر شی‌ء یا پدیده­ای، اعم از طبیعی و اجتماعی، می­توان به خاصیت کلی آن پدیده دست یافت. 

نظریه‌ی سیستم­ها که مولود تفکر سیستمی و رویکرد سیستمی به مسائل و موضوعات گوناگون است، در جریان توسعه و تحول اندیشه­ها به تدریج شکل گرفته و روش­شناسی علوم مختلف را دستخوش دگرگونی کرده است. به زعم این رویکرد، رشته­های گوناگون علمی از روش­ها، واژه­ها، و اصطلاحات یکدیگر بهره گرفتند. یکی از تبعات مهم این نوع تفکر و رویکرد، اتخاذ رویکردی کلی نسبت به تمام علوم است.رویکرد مورد نظر، برای نگریستن به چیزهای مختلف از منظری واحد، راه و روشی خاص را فراهم آورده است. مطالعه­ی انواع و اقسام مختلف سیستم­ها در رشته­های گوناگون علمی تغییرات مهمی در تفسیر واقعیت مورد بررسی آن‌ها ایجاد کرده و شکل­گیری روش­شناسی جدیدی را در آن‌ها نوید بخشیده است. همین امر باعث بکارگیری و رواج طیف وسیعی از مفاهیم و اصطلاحات متداول در رشته­های دیگر و کشیده شدن جهت مطالعات به سمت ایده­های جدید و مطالعات میان­رشته­ای شده است.یکی از تحولات عظیم این رویکرد، اندیشه به هر سیستم با نظر به کل آن و با پیچیدگی خاص آن است، زیرا دیگر، رویکرد تحلیلی به تنهایی نمی­توانست و نمی‌تواند در مورد سیستم­هایی با روابط متقابل پیچیده بکار گرفته شود. شبیه­سازی و پیدایش دانش­های جدید، مولود همین رویکرد است.
مفهوم «سیستم» یکی از لوازمات و عوامل وحدت­بخش در میان علوم، یا به تعبیر دیگر، یکی از اصطلاحات و مفاهیم شناخته­شده­ برای افزایش ارتباط میان رشته­های مختلف است. سیستم، مفهوم جدیدی نبود، اما کاربرد مشابه آن در رشته­های گوناگون علمی، کاملاً نو و جدید بود. بکارگیری مفهوم جدید سیستم، نقاط اشتراک، اصول و مبانی ثابت و همسان میان سیستم­های گوناگون را آشکار ساخت و روابط میان علوم مختلف را غنی­تر ساخت. برای مثال، کل­گرایی در مکتب ساختارگرایی از ارکان تفکر سیستمی شد و باعث شد تا اندیشمندان با روشی مشابهِ روش­شناسیِ ساختارگرا کار خود را پیش ببرند.درحقیقت، آشکار شدن برخی نارسائی­ها و بحران­ها در روش­شناسی­های کلاسیک، عامل استقبال دانشمندان علوم مختلف از پارادایم­های جدید شد. رویکرد مورد نظر در اوایل سده بیستم درصدد یافتن مفرّی، جهت گریز از بحران­های پیش آمده در شناخت علمی بود، بحران­هایی از قبیل عدم اعتماد به روش­شناسی متمایل به عنصرگرای که هر پیچیده­ای را با تقلیل به ساده و هر کلی را با تقلیل به اجزایش تعریف می­کرد. در این روش­شناسی تصور می­شد با شناخت ویژگی­های عناصر و اجزاء هر شی‌ء یا پدیده­ای، اعم از طبیعی و اجتماعی، می­توان به خاصیت کلی آن پدیده دست یافت. 


خرید و دانلود - 7,700 تومان